- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
10 - 04 - 1430 هـ
06 - 04 - 2009 مـ
۱۷-فروردین-۱۳۸۸ه.ش.
11:47 مساءً
ــــــــــــــــــــ
پاسخ امام مهدی به کسی که مدعی محبت خداوند و رسول اوست ..
أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالی میفرماید:
{قُلْ إِنْ كنتم تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ الله}صدق الله العظيم [آل عمران:۳۱]
به خداوند عظیم سوگند کسی به محبت خداوند نمیرسد مگر آن که از کتاب خداوند و سنت حق رسول او پیروی نماید، کسی که کتاب خداوند و سنت رسول او- که چیزی جز بیان و شرح بیشتر قرآن برای پیروان نیست- تکذیب کند به خشم و غضب خداوند گرفتار میشود. من امام مهدی حق هستم که خداوند مرا برای یاری ونصرتِ آن چه که محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – برای شما آورده؛ فرستاده است یعنی کتاب خداوند و سنت حق رسولش که بیان و توضیح قرآن برای همه مردم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}صدق الله العظيم [النحل:۴۴]
خداوند در خلال این آیه های محکم کتاب فتوا میدهد که سنت نبوی بیان و تشریح بیشتر آیههای قرآن عظیم است که در قرآن به صورت تفصیلی نیامده است؛ مثل رکن نماز یا زکات و احکام دینی مانند آن، و اگرشرح و تفصیل آنها را در آیههای محکم قرآن پیدا نمی کنید، در سنت درست (حق) نبوی آنها را جستجو نمایید و البته باید با استفاده ازعقل و منطق به این نکته هم اهتمام داشت که آیا ممکن است چیزی در سنت نبوی بیاید که با احکام خداوند در قرآن عظیم مغایرت داشته باشد؟ پاسخ عقل و منطق این است که: سنت نبوی چیزی بیش از بیان و شرح قرآن عظیم نمیتواند باشد. به همین دلیل است که خداوند امر فرموده است تا از چیزی که از آن آگاهی ندارید وبرهانی ندارد که عقل آن را بپذیرد، پیروی نکنید. خداوند شما را برحذر داشته است که اگر گمراه شوید از عقلتان بازخواست خواهید شد. تصدیق فرموده خداوند تعالی :
{وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كلّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً} صدق الله العظيم [الإسراء:۳۶]
از این حکمت؛ درمییابید علم و دلیل حق و درست نمیتواند باعقل و منطق ناسازگارباشد وبه همین دلیل میبینید که خداوند به شما فرمان میدهد ازعقل و منطق خود استفاده کنید و دریابید آیا موضوع مورد نظراز نظر عقلانی قابل پذیرش است یا خیر. اگراز عقلتان برای جمع بین کتاب خداوند و سنت رسولش استفاده کنید، خداوند آن را نوری بر نور دیگر قرار میدهد و لذا به این فتوا میرسید که شرح و بیان سنت نبوی که در باره آیههای مجمل قرآن عظیم است نباید با احکام قرآن مغایر باشد. سپس فتوای عقل این خواهد بود اگر موضوعی از بیانات سنت نبوی با آیههای محکم قرآن عظیم اختلاف داشت، بدون شک و تردید دروغ و جعلی است، چرا که همیشه بین حق و باطل اختلافات زیادی هست. بیایید ببینیم که آیا عقل و منطق؛ علم حق را تأیید میکند(یا خیر) و میبینید خداوند فتوای عقلتان را تأیید و به حق تصدیق میکند. خداوند تعالی میفرماید: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء]
آیا نمیبینید خداوند فتوای عقل و منطق را تأیید کرده و فتوای حق عقل را میپذیرد؟ خداوند تعالی میفرماید:
{{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء]
اما کسانی که نمیدانند سنت نبوی از جانب خداوند است، تصور میکنند آیه به قرآن اشاره می کند، در حالی که خطاب خداوند به کافران نیست که نسبت به قرآن عظیم کافر و از آن روگردانند. آن چه که به کفار مربوط میشود این فرموده خداوند تعالی است:
{وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}صدق الله العظيم [النساء:۸۰]
سپس خطاب متوجه مؤمنان است، کسانی که گفتهاند شهادت میدهیم خدایی جز خداوند وجود ندارد و شهادت میدهیم محمد رسول الله است، به همین دلیل خداوند تعالی میفرماید: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ} آنهایی که به وحدانیت خداوند وعبد و رسول بودن محمد شهادت داده اند:{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ}؛ سپس مکر منافقین را روشن میسازد. کسانی که در ظاهر امر در مورد حق شهادت دادهاند اما این سوگند پوشش و سپری است تا بتوانند از راویان حدیث نبوی گردند. پنهانی بر علیه خداوند و رسولش مکر کرده و با ذکر احادیثی که از جانب نّبيّ صلّى الله عليه وآله وسلّم بیان نشدهاند تلاش میکنند مانع پیروی مردم از آیه هایی که اساس قرآن عظیم را تشکیل میدهند، گردند.احادیث سنت نبوی نیز از جانب خداوند آمدهاند و رسول خداوند عليه الصلاة والسلام از روی میل خود سخن نمیگفتند به همین دلیل است که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند:
[ ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه ] صدق عليه الصلاة والسلام
به همین جهت خداوند در محکمات کتاب خود قرآ ن عظیم تأکید میفرماید که به سوی کتاب خداوند بازگردید تا بین شما حکم نماید وحکم خداوند درباره احادیثی از سنت نبوی که علماء در مورد آنها اختلاف دارند نیز چنین است. خداوند فتوا داده است که اگر این حدیث مورد نظر در سنت نبوی از جانب غیر خدا باشد، بین آن وحکم خداوند- در محکمات قرآن عظیم -اختلاف آشکاری خواهد بود. تصدیق این حکم خداوند تعالی در آیات محکم قرآن عظیم است که میفرماید:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء] ای امت اسلام به خداوند سوگند تنها کسانی حق نازل شده از جانب پروردگار عالمیان را تکذیب میکنند که از فکر وعقلشان استفاده نکرده و کورکورانه از کسانی که پیشترازآنها به دنیا آمدهاند، پیروی می نمایند.اگر آنها (اسلافشان) بگویند: "چنین است" ، بدون استفاده از عقل خود به دنبالشان راه میافتند،علی رغم این که خداوند پیروی بدون تعقل از علوم گذشتگان را نهی کرده و تبعیت را منوط به پذیرش عقل و منطق نموده است. با کمال تأسف علمای مسلمانان با پیروی بدون عقل و منطق از علمای پیشین و یا کسانی که علمشان به دستشان رسیده باعث گمراهی امتشان میشوند. در حالی اگرعلوم دینی به عقل و منطق سپرده شوند و مورد پذیرش عقل و منطق قرار نگیرند؛ این علوم دینی باطل و جعلی هستند
بیایید تا استفاده از عقل و منطق را در باره موضوع دیگری، امتحان کنیم .اگریکی از شما دو همسر داشته باشد که یکی از آنها مؤمن آزاد و دیگری زنی ایمان آورده اما ملک یمین باشد و این دو با دو مرد گناه فاحش زنا را مرتکب شوند و این امر آشکار شود و آنها را به نزد حاکم ببرند تا دربارهشان حکم کرده و حد زنا را برحسب احکام الهی جاری نماید. (میدانید که) اگرکسی از حدود خداوند تعدی کرده و حکم دیگری بدهد در حق خود ظلم بسیار بزرگی مرتکب گردیده است.حال همسر آنها به حکم حاکم که براساس دستورات نازل شده خداوند است گوش میدهد که:
(( و اما خداوند برای همسر شما که زنی آزاد است، حکم سنگسار تا مرگ را صادر نموده است ولی درباره همسری که ملک یمین است حکم خداوند پنجاه ضربه تازیانه است که میبایست در حضور جمعی از مؤمنان اجرا گردد. حال اگر شوهر آنها از خردمندان باشد حرف حاکم را قطع کرده و میگوید: جناب حاکم حد زنا در قرآن عظیم چیست؟ خواهد گفت: صدضربه تازیانه. سپس شوهر میپرسد: برای همسرکنیزم چه ؟ و حاکم پاسخ خواهد داد حکم خداوند برای کنیز نصف این تعداد است لذا حد زنا برای او پنجاه ضربه است و سپس شوهر بگوید: ای حاکم ! آیا خداوند در حق کسی ظلم میکند؟ او ما را به عدالت فرا میخواند اما یک همسرم را به سنگسار تا مرگ محکوم کرده و برای دیگری تنها پنجاه ضربه تازیانه قرار میدهد؟خداوند به علت ارتکاب ( یک نوع گناه) زنا این حکم را داده است در حالی که من به امر خداوند با آنها باعدالت کامل -از نظرغذا ونفقه وشب- رفتار میکنم ؛ اگر خدا گفته باشد زن آزاد من باید صد ضربه تازیانه و زن کنیز من پنجاه ضربه تازیانه تحمل کند، عقل و منطق آنرا میپذیرد و میگوید علت این که حکم کنیز نصف همسر آزاد وپنجاه ضربه است برای آن است که قلب همسر کنیز را به اسلام مایل کند. او میبیند ما زنان آزاد را در میان خودمان صد ضربه تازیانه میزنیم اما او را علی رغم این که میتوانیم در حقش ظلم کنیم، بیش از پنجاه ضربه نمیزنیم در حالی که او از اهل خانواده نبوده و غنیمتی است که از کافران به دست ما رسیده و علی رغم این، حد او نصف حد زنان آزاد ماست که مرتکب زنا شده باشند. اما حکمی که من از شما شنیدم ظلم بسیار بزرگی در حق همسر آزاد من می ند که محکوم به سنگسار تا مرگ است در حالی که حکم خداوند برای همسر دیگر فقط پنجاه ضربه تازیانه است. چنین حکمی را عقل و منطق نمیپذیرد چرا که در حق همسر آزاد من ظلم بزرگی خواهد بود که تا حد مرگ سنگسار شود اما برای دیگری خداوند حد کامل نیزمقرر نفرموده و به پنجاه ضربه حکم داده است وبرای همسر دیگر سنگسار تا مرگ مقرر گردیده البته ای حاکم من عالم نیستم و این چیزی است که عقل و منطق می گوید و حکم با خداوند است وبرای متقیان چه حکمی بهتر از حکم خداوند..))
ای امت اسلام بیایید تا با دیده تعقل و تدبر به احکام محکم خداوند در آیههایی که اساس قرآن عظیم هستند- آیات ام الکتاب- بنگریم تا ببینیم آیا خداوند حکم حقی را که مورد پذیرش عقل و منطق باشد را تأیید مینماید؟ خداوند تعالی میفرماید: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾ الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [النور]
ای مسلمانان و ای خردمندانی که به آیات خداوند میاندیشید، به فرموده خداوند تعالی توجه نمایید:
{سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(۱)} صدق الله العظيم
در این آیههای روشن چه آمده است؟ حد زنا برای زناکار مرد و زن آزاد ؛ مؤنث باشند یا مذکر و مقصود از ارتکاب زنا این است که زنی با مردی که در عقد شرعی او نبوده و شوهر او نیست مرتکب این گناه فاحش شود، این زن زناکار آزاد است . زناکار مرد کسی است که با زنی که در عقد شرعی وی نبوده و بر طبق کتاب خداوند و سنت رسولش همسر او نیست مرتکب گناه فاحش گردد. سپس در آیاتی کاملا روشن، حکمی عادلانه و غیر ظالمانه برایشان صادر شده است: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم
و سپس حد کسانی که به ناحق به زنان پاکدامن عفیفه تهمت زدهاند ذکر شده و فرمان داده میشود به هر یک هشتاد تازیانه زده شود. خداوند تعالی به شما فرموده است: {وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم.
سپس خداوند به حق افزوده است که : وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم.
سؤالی که مطرح می شود این است که مقصود خداوند تعالی از "عذاب" چیست که: {وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ}؟و جواب آن را در همین جا ودر همین آیات پیدا میکنیم که خداوند در وصف عذاب به روشنی فرموده است:
{وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم
اما نوع آن چیست؟ آن را هم درآیات خداوند به روشنی پیدا خواهیم کرد:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كلّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مائة جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كنتم تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِين﴿٢﴾} صدق الله العظيم
بعد فتوای دیگری در مورد کسانی که همسران خود را به زنا متهم کرده اما به جز خودشاهدی ندارند داده می شودو خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَدْرَأُعَنْهَا الْعَذَابَ}
این عذاب حد زناست : صد ضربه .لذا خداوند تعالی می فرماید:
{وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم
و دراین آیه های محکم كه خداوند آنها را به آيات بينات (آيه هاي واضح و روشن ) توصيف نموده است : {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم
خداوند حد زنا برای مردان و زنان آزاد مسلمان را فارغ از اینکه متاهل باشند یا مجرد بیان نموده است و مجردان را به عذر تجرد از تنبیه مقابل مردم معذور نمیفرماید و به همین دلیل حکم محکم زنا برای همه، اعم از زن و مرد چنین مقرر شده است:
{الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كلّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مائة جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كنتم تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ(۲)} صدق الله العظيم
سپس سراغ حد زنان و مردان برده میآییم و میبینیم خداوند فقط نصف حد زنا که پنجاه ضربه است را برای مؤنث و مذکر آنها مقرر میفرماید که این نیزبرای مایل کردن قلب آنها به سمت دین و توبه به درگاه پروردگار و باور کامل قلبی به دین مسلمانان است که زنان زناکار خود را صد ضربه زده و اما زنان غیر آزاد را پنجاه ضربه میزنند .علی رغم اینکه میتوانستند به آنها ظلم کنند. ولی میبینند که در حقشان احسان شده و درحالی که زنان آزاد را صد ضربه میزنند اما حکم آنان پنجاه ضربه است. لذا قانع میشوند که مسلمانان در حق کنیزان و اسیران زنی که از غنایم به دستشان رسیده ظلم نکرده و آنها امانتی هستند که بر عهده مسلمان گذاشته شدهاند. لذا تمام کنیزان و بندگان (منظور مردان اسیر) از صمیم قلب به این دین ایمان میآورند. این حکمت آن است که خداوند برای زنانی که ملک یمین شما هستند؛ حکمی بیش از پنجاه ضربه که نصف حد زنان آزاد است مقرر نفرموده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى المحصنات مِنْ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم [النساء:۲۵]
در این آیههای محکم مقصود خداوند تعالی برایتان روشن میگردد که میفرماید: {وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم.[النور]
و مشخص میشود مقصود از عذابی که در فرموده خداوند تعالی آمده است چیست:
{وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ}
ومقصود حدّ زنا صد ضربه است؛ چون دیدید حکم خداوند برای کنیز متأهل نصف حد زن آزاد متأهل است یعنی پنجاه ضربه و این را درآیات محکم کتاب پیدا کردید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى المحصنات مِنْ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم
نمیبینید که حکم حق خداوند تصدیق حکم عقل و منطق است که در اول بیان آورده شده بود و حال برای یادآوری دوباره میآوریم:
حال دریافتید چرا خداوند امر فرموده تا از عقلتان استفاده کنید؟چرا که احکام خداوند را عقل و منطق میپذیرد؛ همان عقلی که انسان را از حیوان جدا میکند و لذا کسانی از بین شما که خردمند باشند، آیات خداوندی را تکذیب نمیکنند . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آَيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹]
ای امت اسلام ،خداوند شاهدان امام مهدی را دروجود خود شما نهاده است و به خداوند سوگند علی رغم میلتان آنها با من خواهند بود ؛ میدانید این شاهدان چه هستند؟ آنها چشمان بصیرت شما( عقل )هستند. ای صاحبان بصیرت عبرت بگیرید. قلبی که در سینه است ممکن است کور شود ولی دیده بصیرت اگر برای حکمیت به آن رجوع شود هرگز کور نخواهد شد. حجت خداوند بر شما بصیرت عقلی شماست. اگر عقل از سرتان برود از جانب خداوند به فرشتگان کاتب امر میشود تا بازگشتن عقل دست از نوشتن بازدارند. به حق برایتان فتوا میدهم که فرقههای دینی به خود مغرور شدهاند و تصور میکنند حق با آنها بوده و تنها گروهی که نجات مییابد، خودشان هستند، تا جایی که توجه نمیکنند آیا آن چه که به آن تمسک جستهاند واقعاً و بی شک و تردید حق است یا پیروی از گمان و تصور، گمانی که کسی را بی نیاز از حق نخواهد کرد..
علمای امت اسلام، من جزای کسانی را که به ناحق به خداوند افترا میزنند میدانم و به خداوند سوگند میخورم به خداوند "علي وعظيم البرّ الرحيم المستوي على العرش العظيم"، به خداوندی که استخوانهای پوسیده و پراکنده را جانی دوباره میبخشد ، فتوای آن خداوند عزیز و حکیم بر این است که من امام مهدی و برصراط مستقیم هستم، مهدی منتظر از آل بیت پاک و مطهر و خلیفه خداوند بر بشر.برای شما شعر نمیخوانم، بلکه با بیان درست ذکر(قرآن)، حجت های قاطعی ازمحکمات قرآن برایتان آوردهام ، قرآنی که خداوند آن را برای تمام انس و جن فرستاده است. قرآن عجیب و کامل خداوند که دربرگیرنده تمام کتب است کتاب های پند و اندرزی که برای شما ومردمان قبل پیشینیانتان فرستاده شده است، کتابی محفوظ از تحریف، آن را رد نکنید که خداوند شما را به گناه کفر هلاک خواهد کرد؛ چرا که این ذکرِ محفوظ از تحریفِ -یعنی-قرآن، حجت خداوند بر نبی شما و حجت خداوند برشما است که در آن پندنامه شما و پندنامههای قبل از شما ابلاغ گردیده ؛از شما ونبیتان و نبی مهدی منتظر، جدّ من و پیشوا و الگو و حبیب و نور چشم من محمد رسول الله - صلى لله عليه وآله وسلم –درباره آن سؤال خواهد شد. قرآن عظیمی که خداوند امر فرموده است تا به آن چه که در آن آمده است به جدیت پایبند باشید و به محکمات آن تمسک جویید. تصدیق فرموده خداوند تعالی : {فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
واورا (پیامبر) فرمان داده است که با آن مخالفت نکند و سپس به واسطه سنت نبوی حقی که هم سو با قرآن عظیم بوده و یا مخالف آن نباشد، بر (دانش) شماافزوده است.هم چنین در مورد روایاتی که در قرآن ادلهای برای آنها نیست، به تحقیق درباره راویان آن بپردازید. اگر راویان صحیح بودند ، آنها را به عقلتان رجوع دهید .اگر دیدید عقل آنها را میپذیرد وقلب از آن مطمئن است، مورد استفاده قرار دهید. به شما امر نکردیم که از سنت محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم روبرگردانید. پناه بر خدا که از گروه "قرآنییون" باشیم؛ کسانی که از سنت محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم روبرگردانده ودو نوبت ازنمازهای واجبی را که ستون دین هستند کنار نهادهاند که هر که آنها را ترک نماید کافر است وخداوند کفار را به سقر میفرستد و نماز گزاران از آنها می پرسند چه چیزی شما را به سقر کشانید واولین پاسخ کافران به این سؤال درباره علت ورودشان به آتش این است که :
{مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
که حدیثی از محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را تأیید میکند که:
[ العهد الذي بيننا وبينهم الصلاة فمن تركها فقد كفر]
[عهد بین ما و آنها نماز است و هرکس آن را ترک نماید کافر است]
صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. چون نماز ستون و پایه اصلی دین است و هرکس که به دور از ریا و خالصانه در جهت عبادت خداوند آن را به جای آورد و جز خداوند کس دیگری را نخواند، دین را برپا داشته است و کسانی که آنرا پاس نداشته اند،وای بر آنان از عذاب روز بزرگ. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{{فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ ﴿٤﴾ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الماعون].
آنان رمالان بدکارانِ کافرو نیرنگ بازی هستند که ریاکارانه نماز میخوانند تا مردم گمان کنند افراد صالحی بوده و از سخنانشان خوششان بیاید. زمانی که روبرگردانند(در خفا) ماعون [رحم زن] را به تباهی میکشانند که (محل تشکیل نطفه و تلاقی) حرث [قابلیت باروری زن] و نسل [مردان] است.. در حالی که وانمود میکنند ، ازجنیان صالح کمک میگیرند؛ بین مرد و همسرش جدایی میاندازند. این گروه بدترین و سرسختترین دشمنان دین و مسلمانان و خداوند رب العالمین هستند. از جمله حیله گری بنام (محمد العوبلی) که در شهر رداع یمن زندگی میکند و افراد بسیاری که به آن چه که به محمد رسول الله نازل شده است (قرآن)کافرند از یمن و سعودی و سایر دولتهای خلیج به امید شفا یافتن از بیماری ایشان به سراغ او میروند چگونه از شیطان رانده شدهای که به جای خداوند از شیاطین یاری میگیرد و سرسخت ترین دشمن است امید شفا یافتن دارند؟ و اگر گفتهها و دروغهایش شما را به تعجب وامیدارد، - اما- بدانید تا زمانی که با شیاطین جن در تعامل است، از دروغ گویان خواهد بود .چراکه تمام کسانی که وانمود میکنند مالک جن هستند، دروغ میگویند بلکه شیاطین هستند که مالک آنها شده اند. با آموختن سحر از شیاطین، پیرو آنها شدهاند و رحم و مأوای نطفه وانسان را نابود نموده وبین مرد و همسرش جدایی میاندازند. اما شیاطین به محمد العوبلی فرمان ندادهاند کافر بودن خود را آشکار کند. بلکه به او و امثال او میگویند ما فتنهای برای مسلمانان هستیم لذا کفر خود را ظاهر نسازید. از نماز خوانان باشید وهمچون تسبیح کنندگان به مساجد بروید؛ درحالی که آنان با ترس به مساجد خداوند گام مینهند چرا که میدانند ازگروهی هستند که خداوند تعالی درباره شان می فرماید: {الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾}
به خداوند بزرگ سوگند میخورم که اگر خداوند مرا بر شما رمالان چیره کند،همه شما را مانند شجره خبیثه که بدون ریشه محکمی در سطح زمین قرار گرفته؛ ریشه کن خواهم کرد، مگر قبل از آن که مهدی منتظر به شما دست یابد توبه کرده باشید و بدانید خداوند غفور و رحیم است. و اگر زمانی که خداوند مرا بر شما مسلط نمود، شما هنوز به شیاطین کمک کرده و درتلاش باشید تا با وسوسه و سحر شیاطین در رحم و نطفه مسلمانان شریک شده و آن را به تباهی بکشید تا به جز بدکار کافر به دنیا نیاید ( با شما همان را خواهم کرد که گفته شد).خداوند در سنت نبوی حق به مؤمنان آموخته است که هنگام دیدار زنانشان که کشتزار فرزندان هستند بگویند:
[ اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان ما رزقتنا ]
[خداوندا شیطان را از ما و روزی که به ما عطا نموده ای دور نگه دار]
به این ترتیب شیطان قادر نخواهد بود با مسّ شیطانی خود در فرزندانشان شریک شود . جنیانی که قادر به مسّ شیطانی هستند از فرزندان شیطان ابلیس هستند. جن نمیتواند وارد بدن انسان شود و آنها به کسانی که [این امر را نمیدانند] دروغ میگویند که از جنیّان هستند و شیاطین اعتراف نمیکنند که آنها جن بوده و از ذریّه ابلیس هستند، مگر تعداد کمی از شیاطین. اما خداوند به تمام کسانی که با قرآن عظیم و رقیه دینی معالجه می کنند خبر داده است که این فرزندان شیطانِ ابلیس هستند که فرد را مخبط و دیوانه میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّـهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّـهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٧٥﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
اگر تماس مسّ با سر باشد ، فرد ساعات طولانی سردرد خواهد داشت .اگر درسینه باشد ، دچار احساس تنگی شدید در سینه خواهد شدو اگر در پشت باشد ،در پشتش احساس درد خواهد کرد. اگر به دست برسد احساس می کند دستش خواب رفته و قادر به بلند کردن آن نیست و اگر در پا باشد، دردشدیدی در پاها حس خواهد کرد و به همین ترتیب هر جایی از جسم انسان که مسّ شود ، آن عضو دچار درد میشود تا مسّ شیطان از آن خارج شده و به جای دیگری برود و عضوی که چند لحظه پیش درد میکرد خوب شده و عضو دیگری که توسط شیطان مسّ شده است به درد میآید . لذا نا آرامی از عضوی به عضو دیگر میرود. اگر در سینه باشد احساس تنگی میکند گویا که مریض میخواهد از کوتاهی تنفس خفه شود. از داخل سینه احساس بیماری میکند تا زمانی که تماس از سینه به جای دیگر منتقل شود لذا فرد احساس میکند تنگی و بیماری از سینهاش رفته است اما عضو دیگری که شیطان به سراغش رفته است دچار درد خواهد شد .مسّ شطانی در او سرگردان است (از عضوی به عضو دیگر منتقل می شود)
به همین دلیل است که خداوند برای رباخواران چنین مثلی زده است مال او از راههای مختلف از بین میرود .مثلا اگر ماشینش چپ شده و درستش کرد، همسرش بیمار میشود .وقتی او را مداوا کرد دخترش مریض میشود. او را که معالجه کرد؛ سیل مزرعهاش را میبرد و وقتی سیل عقب نشست خودش بیمار میشود. خداوند چنین مثال میزند و آن قدر گرفتاریهای گوناگون پیش میآید تا مالی را که از راه ربا به دست آورده است نابود نماید. برای همین است که رباخوار به کسی که شیطان مسش کرده باشد مثال زده میشود . بیماری که خداوند او را به مسّ شیطانی دچار کرده باشد مسّ شیطانی از عضوی به عضو دیگر میرود . مدتی یک عضوش درد میکند بعد خوب شده و جای دیگر دچار میشود و درد از جایی به جای نزدیک دیگری منتقل میگردد. ربا خوار نیز از یک گرفتاری دچار گرفتاری دیگر میگردد واین عذابهای نزدیک و کمتر است شاید که رباخوار به سوی خداوند بازگردد. اما فاجعه اینجاست که خداوند رباخوار را به ظاهرگرفتار نکند با وجود این از مکر خداوند در امان نخواهد بود، نه او ونه سایر اغنیاء –بصورت کلی-که خداوند به آنها ثروت عطا نموده ولی حاضر نیستند آن را در راه خداوند خرج کنند .خداوند در آیات محکم کتاب خود درباره آنها میفرماید:
{مَن كَانَ يريد حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ له فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يريد حَرْثَ الدُّنيا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا له فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ}صدق الله العظيم [الشورى:۲۰]
فکر نکند که خداوند او را دوست دارد ، او رباخوار است و میداند که اموالش حرامند. اما خداوند با دادن مال بیشتر میخواهد بر گناهان او افزوده شده و وی را بیشتر از خدا دور نماید. لذا تمام کسانی که خداوند به آنها مال بسیاری عطا نموده و از دادن آن در راه خدا پرهیز میکنند بدانند، خداوند با زیاد کردن مالشان آنها را فریب میدهد تا بر گناهانشان بیفزاید وتصدیق فرموده خداوند تعالی: {فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٥٤﴾ أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ ﴿٥٥﴾ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ ۚ بَل لَّا يَشْعُرُونَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
پس تمام آنان که مالی اضافه دارند که به کارشان نمیآید، آنرا در راه خدا قرض حسنه بدهند، اما خداوند ربا را بین مردم حرام نموده و تنها خود او مجاز است تا در برابر قرض الحسنهای و انفاقی که در راه او داده می شود، مال را هفت صد برابر یا بیشتر کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {يَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ﴿٢٧٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
پس تمام کسانی که مال مردم را به ربا میخورند بدانند که به زودی بیانی مفصل از آیات محکم قرآن برایشان صادر خواهم کرد و به آنها خواهم گفت نظام بانکی اسلامی چگونه خواهد بود که بتوان بیش از آنچه که با ربای حرام به دست میآید منفعت کرد. به زودی به اذن خداوند گفتار مفصلی را در ارتباط با ربای حرام و خرید و فروش و چگونگی نظام بانک داری اسلامی در دولت مهدی منتظر بیان کرده و با حکمی که از جانب خداوند آمده است شما را به روش حقی که درهای برکات الهی آسمان و زمین را به رویتان خواهد گشود راهنمایی خواهم کرد تا از بالای سر و زیر پاهایتان به شما روزی رسد. به علت اعلان جنگ جهانی پروردگارعالمیان با بانکهای ربوی؛ این بانک ها در آستانه فروپاشیاند و در برابر حکم خداوند راه گریز و نجاتی نخواهند داشت. خداوند تعالی میفرماید:
- 4 -
الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
10 - ربيع الثاني - 1430 هـ
06 - 04 - 2009 مـ
11:47 مساءً
( حسب التوقيت الرّسمي لأم القرى )
ــــــــــــــــــــ
إلى من يزعم محبّة الله ورسوله، إليك ردّي بالتحدّي فلستَ نِدّي ..
أعوذُ بالله السميع العليم من الشيطان الرجيم، بسم الله الرّحمن الرّحيم، قال الله تعالى: {قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّـهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّـهُ} صدق الله العظيم [آل عمران:31].
وأقسمُ بالله العظيم أنّه لن ينال محبّة الله إلاّ من اتّبع كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ومن كذّب بكتاب الله أو بسنّة رسول الله الحقّ التي لا تزيد القرآن إلا بيانًا وتوضيحًا للتّابعين فقد نال مقت الله وغضبه، وأنا الإمام المهديّ الحقّ ابتعثني الله لنُصرة ما أتاكم به محمّدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ التي لا تزيد القرآن إلا بيانًا وتوضيحًا للناس أجمعين. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:44].
ومن خلال هذا القول المُحكَم في القرآن العظيم يفتيكم الله أنّ بيان السُّنة النّبويّة أتى ليزيد آياتٍ في القرآن العظيم لم يتمّ تفصيلهنّ في القرآن كمثل آيات ركن الصّلوات والزّكاة وغيرهُنّ من أحكام الدّين، فإذا لم تجد التفصيل لهنّ في محكم القرآن العظيم فابحث عن التفصيل لهنّ في السُّنة النّبويّة الحقّ، ولكن إذا حكّمتم العقل والمنطق فهل ممكن أن يأتي البيان في السُّنة النّبويّة مخالفًا لما جاء في أحكام الله في القرآن العظيم؟ فسوف يردّ عليكم العقل والمنطق: كلّا فلا ينبغي أن تزيد السُّنة النّبويّة القرآن العظيم إلا بيانًا وتوضيحًا. ولذلك أمركم الله بعدم اتِّباع ما ليس لكم به علم وسلطان يقبله العقل، وحذّركم الله إن ضللتم أنّه سوف يسألكم عن عقولكم. تصديقًا لقول الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ومن هذه الحكمة تدركون أنّ العلم والسلطان الحقّ لا ينبغي له أن يخالف العقل والمنطق، ولذلك تجدون أنّ الله أمركم أن تستخدموا العقل والمنطق لتنظروا هل تقبل عقولكم ذلك أم ترفضه، ولو تُحَكِّموا عقولكم في الجّمع بين كتاب الله وسنّة رسوله وجعلهم الله نورًا على نورٍ فسوف تفتيكم عقولكم فتقول لكم إنّ البيان في السُّنة النّبويّة لآيات مُجمَلة في القرآن العظيم لا ينبغي له أن يأتي مخالفًا لأحكام القرآن العظيم، ثمّ تفتيكم عقولكم أنّ البيان في السُّنة النّبويّة إذا جاء مخالفًا لمُحكَم القرآن العظيم فلا بُدّ أنّ ذلك الحديث النبويّ ( المُخالف لحُكم الله في محكم القرآن العظيم ) مُفترًى لا شكّ ولا ريب، لأنّ الحقّ والباطل دائمًا بينهما اختلافٌ كثيرٌ، فتعالوا لننظر سويًّا هل يؤيّد العلمُ الحقُّ العقلَ والمنطقَ؟ ثمّ تجدون أنّ الله أيّد فتوى عقولكم وصدّقها بالحقّ، وقال الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولكنّ الذين لا يعلمون أنّ السُّنة النّبويّة جاءت من عند الله ظنّوا أنّه يقصد القرآن برغم أنّ الله لا يخاطب الكُفار ( بالقرآن العظيم ) الذين كذّبوا وتولّوا؛ بل يخصّ الكفار قول الله تعالى: {وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا} صدق الله العظيم [النساء:80].
ومن ثمّ جاء الخطاب الموجّه للمؤمنين الذين قالوا نشهدُ أنّ لا إله إلا الله ونشهدُ أن محمدًا رسول الله، ولذلك قال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ} أولئك الذين شهدوا لله بالوحدانية وأنّ محمدًا عبده ورسوله {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ}، ثمّ بيّن الله لكم مَكر المنافقين ممّن شهدوا بالحقّ ظاهر الأمر واتّخذوا أيمانهم جُنّة ليكونوا من رواة الحديث في السُّنة النّبويّة ويُبطِنوا المَكر ضدّ الله ورسوله فيصُدّوا عن آيات أمّ الكتاب في القرآن بأحاديث في السُّنة النّبويّة بحديثٍ غير الذي يقوله النّبيّ صلّى الله عليه وآله وسلّم، وبما أنّ أحاديث البيان في السُّنة النّبويّة جاءت كذلك من عند الله فلا ينطق عن الهوى عليه الصلاة والسلام من ذات نفسه، ولذلك قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه] صدق عليه الصلاة والسلام.
ولذلك أكّد لكم الله في محكم القرآن العظيم أنّه إذا احتكمتُم إلى كتاب حُكم الله بينكم في محكم القرآن ليحكم بينكم في الحديث النبويّ الذي ذاع الخلاف بين علماء الأمّة عليه ثمّ أفتاكم أنّ هذا الحديث النبويّ في السُّنة النّبويّة إذا كان جاء من عند غير الله فإنّكم سوف تجدون بينه وبين حُكم الله في محكم القرآن العظيم اختلافًا كثيرًا تصديقًا لحُكم الله في محكم القرآن العظيم بهذه الفتوى الحقّ في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم.
ويا أمّة الإسلام، أقسمُ بالله العظيم أنّه لن يُكَذِّب بالحقّ من ربّ العالمين إلا الذين لا يعقلون، أي لا يتفكَّرون فلا يستخدمون عقولهم شيئًا وإنّما يتّبعون اتّباعًا أعمى لسلفهم الذين لحقوا بهم في الحياة أنّهم يقولون كذا فاتّبعوهم دون أن يستخدموا عقولهم، برغم أنّ الله نهاهم أن يتّبعوا علم الّذين من قبلهم حتى يستخدموا عقولهم لتفتيهم: هل هذا علم يقبلهُ العقل والمنطق؟ ولكن للأسف إنّ علماء المسلمين أضلّوا أمّتهم لأنهم اتّبعوا علماء السّلف الذين لحقوا بهم من قبلهم أو عثروا على علمهم فاتّبعوه من غير أن يستخدموا عقولهم شيئًا، وإذا كانت هذه العلوم الدّينيّة في حال ردّوها للعقل والمنطق فرفضها العقل والمنطق فتلك علومٌ دينيّةٌ باطلةٌ مُفتراةٌ.
فتعالوا لنُجرِّب العقل والمنطق مرةً أخرى في موضوعٍ آخر، فلو أنّ لأحدكم اِمرأتين إحداهُنّ أمَةٌ مؤمنةٌ حُرّةٌ والأخرى أمَةٌ مؤمنةٌ مِلك يمين، ثمّ أتين فاحشة الزنى مع رجلين وتبيّن أنّهما أتين الفاحشة ومن ثمّ أُتيَ بهنّ للحاكم ليُقيم عليهنّ حدّ الزنى كما أمر الله، ومن يتعدّى حدود الله وحَكَم بسواها فقد ظلم نفسه ظُلمًا عظيمًا، ومن ثمّ استمع الزوج إلى حُكم الحاكم عليهنّ بما أنزل الله وإذا بالحاكم يقول:
(( فأمّا زوجتك المؤمنة الحرّة فقد حَكَم الله عليها بالرجم بالحجارة حتى الموت، وأمّا زوجتك المؤمنة مِلك اليمين فقد حَكَم الله عليها بخمسين جلدة أمام طائفةٍ من المؤمنين، ومن ثمّ يُقاطع زوجهنّ الحاكم إذا كان من أولي الألباب فيقول: يا أيّها الحاكم فكم حدّ الزنى في القرآن العظيم؟ وسوف يقول له: مائة جلدة، ثمّ يقول الزوج: وكم حَكَم الله على زوجتي الأمَة؟ ومن ثمّ يردّ عليه الحاكم فيقول قد حَكَم الله عليها بنصف المائة جلدة، ولذلك حدّها خمسون جلدة، ثمّ يردّ عليه الزوج فيقول: يا أيها الحاكم هل يظلمُ الله أحدًا؟ فكيف أنه يوصينا بالعدل ثمّ يحكمُ على زوجاتي إحداهنّ رجمًا بالحجارة حتى الموت بينما زوجتي الأخرى ليس إلا بخمسين جلدة؟! وكأنّ الله عذرها بإتيان فاحشة الزنى برغم أنّي أعدِل بينهنّ كما أمرني الله في الكَيلة والليلة، ولو قلت أنّ الله حكم على زوجتي الحرّة بمائة جلدة وعلى زوجتي الأمَة بخمسين جلدة لتقبّل ذلك العقلُ والمنطقُ وقلنا إنّما حكَم على الأمَة بخمسين جلدة نصف حدّ الزنى لزوجتي الحرّة، وذلك لكي يؤلف قلب زوجتي الأمَة على الإسلام، فترى أنّنا نجلد نساءنا الحرّات بمائة جلدة بينما هنّ فلا نجلدهنّ إلا بخمسين جلدة برغم أنّنا قادرون على ظلمهنّ، فلا أهل لهنّ سوانا لأنّهنّ غنائم من نساء الكافرين، وبرغم ذلك لا نجلدهنّ إلا بنصف الحدّ الذي نجلدُ به نساءنا الحرات إذا أتين فاحشة الزنى، ولكنّي سمعت حُكمَك على زوجتي الحرّة فيه ظُلمٌ عظيمٌ رجمًا بالحجارة حتى الموت بينما زوجتي الأخرى لم يأمرك الله أن تجلدها إلا بخمسين جلدة نصف حدّ الزنى وهذا يرفضه العقل والمنطق لأنه ظُلمٌ عظيمٌ على زوجتي الحرّة رجمًا بالحجارة حتى الموت بينما الأخرى لَم يحكم الله عليها حتى بحد الزنى الكامل مائة جلدة، بل ليس إلا خمسين جلدة، بينما زوجتي الأخرى الحرّة رجم بالحجارة حتى الموت! ولكنّي لستُ عالمًا يا أيها الحاكم، وإنّما هذا ما يقوله العلم والمنطق والحُكمُ لله ومن أحسنُ من الله حُكمًا لقوم يتّقون. ))
فتعالوا يا أمّة الإسلام لننظر في كتاب الله لنتدبّر في مُحكم أحكامه في آيات أمّ الكتاب في القرآن العظيم هل صدق الله بالحقّ ما أفتى به العقل والمنطق، وقال الله تعالى: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾ الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّـهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّـهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٨﴾ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّـهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٩﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّـهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [النور].
ويا أمّة الإسلام، يا أولي الألباب الذين يتدبّرون آيات الكتاب، انظروا لقول الله تعالى: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾} صدق الله العظيم، فما الذي جاءت به هذه الآيات البينات؟ إنّها جاءت بحدّ الزنى للزاني والزانية من الأحرار المسلمين حدًّا سواءً للذكر والأنثى، وهنّ اللاتي يأتين فاحشة الزنى مع رجلٍ لم يُحلّه الله لها بعقدٍ شرعيٍّ، فهو ليس زوجًا لها، وتلك هي الزانية من نساء المسلمين الحرّات، وكذلك الزاني وهو الذي يأتي امرأة لم يحلّها الله له بعقدٍ شرعيٍّ، فهو ليس زوجًا لها على كتاب الله وسنّة رسوله، ومن ثمّ جاء الحُكم العدل من الله عليهم في آياته البيِّنات من غير ظُلم: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
ومن ثمّ بيَّن الله لكم حدّ الذين يقذفون المُحصَنات لفروجهنّ العفيفات بغير الحقّ، وأمَرَكم أن تجلدوا كلّ واحدٍ منهم ثمانين جلدةٍ وقال الله لكم: {وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم.
والسؤال الذي يطرح نفسه: ما هو المقصود بالعذاب في قول الله تعالى: {وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ}؟ والجواب تجدونه في نفس الموضع في هذه الآيات التي وصفها الله بالبينات: {وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
ولكن ما نوعه؟ كذلك تجدونه في آيات الله البيّنات: {الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
ثمّ زادكم فتوى للذين يرمون أزواجهم ولم يكن لهم شهداء إلا أنفسهم ثمّ قال تعالى: {وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ} وذلك العذاب هو حدّ الزنى؛ المائة جلدة، ولذلك قال الله تعالى: {وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم.
وفي هذه الآيات المحكمات التي وصفها الله بالبينات: {سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿١﴾ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم. بيّن الله فيهنّ حدّ الزنى للنساء والرجال الأحرار من المسلمين فجعله حدًا سواءً كانوا متزوجين أم عُزابًا، فلم يعذُر الله غير المتزوجين أن يعتدوا على أعراض النّاس بحجّة أنّهم ليسوا متزوجين، ولذلك جعل الله حدّ الزنى المُحكم عليهم جميعًا النساء والرجال: {الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّـهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
ومن ثمّ نأتي إلى حدّ العبيد والإِماء، فتجدون أنّ الله لم يحكم عليهم إلا بنصف حدّ الزنى وهو خمسون جلدة للذكر والأنثى منهم، وذلك لكي يؤلف قلوبهم على الدّين والتوبة إلى ربّهم والاقتناع قلبًا وقالبًا بدين المسلمين الذين يجلدون نساءهم الزانيات بمائة جلدة بينما لا يجلدون مَن عندهم من غير المسلمين الأحرار إلا بخمسين جلدة، برغم أنّهم قادرون على ظلمهم، ولكنّهم وجدوا أنّهم خفّفوا عنهم أحسن من نسائهم فلم يجلدوهم إلا بخمسين جلدة بينما نساءهم الحُرَّات بمائة جلدة، ومن ثمّ يقتنعون أنّ المسلمين لا يظلمون الإِماء والعبيد من نساء النّاس الغنائم لديهم، الذين جعلهم الله أمانة في أعناقهم، ومن ثمّ يؤمن كافة العبيد والإِماء بهذا الدّين قلبًا وقالبًا، وتلك هي الحكمة التي من أجلها لم يأمركم أن تجلدوا زوجاتكم اللاتي هنّ مِلك يمينكم إلا بخمسين جلدةٍ بنصف ما تجلدوا به زوجاتكم الحُرّات. تصديقًا لقول الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم. [النساء:25]
فتبيّن لكم العذاب المقصود من قول الله تعالى: {وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ} وأنّه يقصد حدّ الزنى مائة جلدة لأنّكم وجدتم الأمَة المتزوّجة حَكَم الله عليها بنصف حدّ المُحصنة خمسين جلدة ووجدتم ذلك بمحكم كتاب الله. تصديقًا لقول الله تعالى: {فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ} صدق الله العظيم.
أفلا ترون أنّ حُكم الله الحقّ جاء مصدقاً لحكم العقل والمنطق في أول البيان ونُذكِّركم به:
فهل علمتم الآن لماذا أمَرَكم الله أن تستخدموا عقولكم؟ وذلك لأنّ أحكام الله تأتي مُصدّقة للعقل والمنطق الذي ميّز الله به الإنسان عن الحيوان، ولذلك تجدون أنه لن يُكذِّب بآيات الله أولو الألباب منكم. تصديقًا لقول الله تعالى: {كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
ويا أمّة الإسلام، لقد جعل الله للإمام المهديّ شهداء في ذات أنفسكم، وأقسمُ بالله العظيم أنّها سوف تكون معي رغم أنوفكم، فهل تعلمون ما هي؟ إنّها أبصاركم، فاعتبروا يا أولي الأبصار، وذلك لأنّ الأبصار عن الحقّ إذا حكّمتموها فإنّها لا تعمى أبدًا وإنما تعمى القلوب التي في الصدور، ولكن حجّة الله عليكم بَصَر العقل وإذا ذهبت عقولكم أمر الله الملائكة برفع القلم عن الذي ذهب عقله حتى يعود إليه، ولكنّي سوف أفتيكم بالحقّ أنّكم إذا اغتَرّ كلّ حزب من أحزاب الدّين فيكم بأنفسهم فيزعمون أنّ الحقّ معهم وأنّهم هم الطائفة الناجية لدرجة أنّهم لا يتفكّرون فيما هم به مستمسكون هل هو الحقّ من ربّهم لا شك ولا ريب أم إنّهم اتّبعوا الظنّ الذي لا يُغني من الحقّ شيئًا.
ويا علماء أمّة الإسلام، إنّي أعلمُ جزاء من افترى على الله كذبًا بغير الحقّ، وأقسمُ بالله العلي العظيم البرّ الرحيم المستوي على العرش العظيم مَن يحيي العظام وهي رميم أنّه أفتاني الله العزيز الحكيم أنّي الإمام المهديّ إلى الصراط المستقيم؛ المهديّ المنتظَر من آل البيت المُطهّر خليفة الله على البشر، فلا أتغنّى لكم بالشعر؛ بل أُحاجِجكم بالبيان الحقّ للذكر وآتيكم بالسلطان من محكم القرآن؛ رسالة الله إلى كافة الإنس والجانّ؛ قرآن الله العَجَب الجامع لكافة الكتب؛ ذكركم وذكر من كان قبلكم كتاب الله المحفوظ، فلا تقولوا مرفوض فيهلككم الله بكفركم لأنّ ذكر القرآن العظيم المحفوظ هو حجّة الله على نبيّكم وحجّة الله عليكم من بعد التبليغ فيه ذكركم وذكر مَن قبلكم وعن ذكركم سوف تُسألون أنتم ونبيّكم ونبيّ المهديّ المنتظَر جِدّي وقدوتي وأسوتي وحبيبي وقرة عيني محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - الذي أمره الله أن يستمسك بمُحكَم ما جاء في هذا القرآن العظيم. تصديقًا لقول الله تعالى: {فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٤٣﴾ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
وأمَرَه أن لا يخالفه، ثمّ زادكم الله بما جاء في السُّنة النّبويّة الحقّ التي إما أن تتّفق مع ما جاء في هذا القرآن العظيم أو لا تخالفه شيئًا، وكذلك الأحاديث التي لا يوجد لها برهان في محكم القرآن فتحرّوا في رواتها وإن صحَّت رواتها ومن ثمّ تُردوها إلى عقولكم فتنظرون هل تقبلها عقولكم فتطمئن إليها قلوبكم فخذوا بها، ولن آمركم بالإعراض عن سُنّة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، وأعوذ بالله أن أكون من القُرآنيّين الذين أعرضوا عن سُنّة محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فأضاعوا فرضين من الصلوات المفروضات عمود الدّين، مَن تركها فقد كفر، ولذلك أدخل الله الكُفار في سقر وقال لهم المُصلّون ماسلَكَكُم في سقر؟ وكان أوّل ردّ من الكفار على السائلين عن سبب دخولهم النار: {مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾ قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
تصديقًا لحديث محمدٍ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [العهد الذي بيننا وبينهم الصلاة فمن تركها فقد كفر] صدق رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
ذلك لأنّ الصلوات عمود الدّين فمن أقامها خالصةً لعبادة الله وحده من غير رياءٍ فلا يدعو مع الله أحدًا فقد أقام الدّين ومن هدمها فقد هدم الدّين فويلٌ له من عذاب يوم عظيم. تصديقًا لقول الله تعالى: {فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ ﴿٤﴾ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾} صدق الله العظيم [الماعون].
أولئك المشعوذون الكفرة الفجرة الذين يراؤون في صلواتهم ليحسب النّاس أنّهم مُصلحون فيعجبهم قولهم، وإذا تولّوا فيهلكون الماعون وهو الحرث والنسل فيفرّقون ما بين المرء وزوجه ويزعمون إنّما أمدهم الله بجنٍّ صالحين، أولئك ألدّ الخصام للدين وللمسلمين ولله ربّ العالمين، كأمثال المُشعوذ ( محمد العوبلي ) الذي في اليمن في مدينة رداع ويقصده كثيرٌ من الذين كفروا بما أُنزل على محمدٍ من اليمن والسعودية ومختلف دول الخليج ليرجون منه الشفاء لأمراضهم، فكيف ترجون الشفاء من شيطانٍ رجيمٍ اتّخذ الشياطين أولياء من دون الله وهو من ألدّ الخصام؟! وإن أعجبكم قوله وكذبه فإنّه لمن الكاذبين ما دام يتعامل مع الجنّ الشياطين، وجميع الذين يزعمون أنّهم يملكون الجنّ فإنّهم كاذبون، وإنّما امتلكتهم الشياطين فَتَبِعوا الشياطين وتعلّموا منهم السحر لإهلاك الحرث ماعون النسل فيفرّقون بين المرء وزوجه، ولكنّ الشياطين لم تأمر ( محمد العوبلي ) بالكُفر ظاهر الأمر؛ بل قالوا له ولأمثاله إنّما نحن فتنة للمسلمين فلا تكفر ظاهر الأمر وكُن من المُصلّين واذهب للمساجد وكأنّك من المُسبّحين، أولئك ما كان لهم أن يدخلوا مساجد الله إلا خائفين لأنّهم يعلمون أنّهم من {الَّذِينَ هُمْ يُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَيَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾} ألا لعنة الله على محمد العوبلي لعنًا كبيرًا.
وأقسمُ بالله العظيم يا معشر المشعوذين إن أظهرني الله عليكم لأجتثّكم من الأرض أجمعين كشجرةٍ خبيثةٍ اجتثّت من فوق الأرض ما لها من قرارٍ، إلا أن تتوبوا من قبل أن يَقدِر المهديّ المنتظَر عليكم فاعلموا أنّ الله غفورٌ رحيم، وإن أظهرني الله عليكم وأنتم لا تزالون توالون الشياطين فتساعدونهم على إهلاك حرث المسلمين بواسطة مسوس الشياطين مسوس السحر للمشاركة في الحرث والنّسل حتى لا يلدوا إلا فاجرًا كفارًا، ولكنّ الله عَلّم المؤمنين في السُّنة النّبويّة الحقّ أن يقولوا عند لقاء نسائهم اللاتي جعلهنّ الله حرثهم لذُريّاتِهم: [اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان ما رزقتنا].
ثمّ لا يستطيع المسّ الشيطاني أن يشاركهم شيئًا في أولادهم، وإنّما المسوس من الجنّ الذين هم من ذُرّيات الشيطان إبليس، ولا يدخل الجانّ في الإنسان أبدًا وإنّما يكذبون على الذين لا يعلمون أنّهم من الجنّ ولم يعترفوا أنّهم من ذريّات إبليس إلا قليل من الشياطين، ولكنّ الله علّمكم يا معشر الذين يعالجون بالقرآن العظيم وبالرُّقية الشرعيّة أنّ الذي يتخبط الممسوس أنّه جانّ من ذُريّات الشيطان إبليس.
والمسّ إذا كان برأسه فيشعر بصداعٍ شديدٍ قد يستمر ساعات، وإذا كان بصدره فيشعر بضيقٍ شديدٍ، وإذا كان في ظهره فيشعر المريض بألمٍ في مكانٍ ما في ظهره، وإذا كان بيده فيشعر أن يده خاذلة لا تكاد أن تحمل ثقلًا، وإذا بركبته فيشعر بألمٍ في ركبته، وهكذا أينما يكون المسُّ في جسم الإنسان فيؤذي الإنسان في المكان الذي هو فيه في جسمه حتى إذا ذهب إلى مكانٍ آخر في جسمه فيشعر أنّ العضو الذي كان يؤلمه قبل لحظاتٍ قد شُفي ولكنه أصبح يتألَّم من عضوٍ آخر في جسمه وهو المكان الذي انتقل مسّ الشيطان إليه، فهو يتخبطه من عضوٍ إلى عضوٍ آخر، فإذا كان بصدره فإنه يشعر بضيقٍ وكأنّه سوف يختنق المريض من قلّة التنفس فيشعر بصدره ضنك مضغوط إلى الداخل، حتى إذا انتقل المسّ من صدره إلى عضوٍ آخر فإنّ صدر المريض سوف يشعر أنّه افتكّ وذهب من صدره الضيق والضّنك، ولكنهُ قد يؤلمه المكان الذي انتقل فيه فيمرضه في عضوٍ آخر أينما يتخبّطه فيمرضه، فالممسوس من مرضٍ إلى آخر.
ولذلك ضرب الله به مثلًا لأصحاب الرِّبا أنّه سوف يمحق الله مالَه من مشكلةٍ إلى أخرى، فإذا انقلبت مثلًا سيارته فأصلحها فتمرَض زوجته، فإذا خسر وداواها مرضت ابنته، فإذا عالجها أخذ السيل مزرعته، فإذا أرجعها مَرَض هو، وإنّما ذلك ضربُ مثلٍ أنّه سوف يصير من مشكلة إلى أخرى حتى يمحق الله مالَه من الربا، ولذلك ضرب به المثل كالممسوس الذي يتخبّطه الشيطان من المسّ وذلك مريض ابتلاه الله بمسّ شيطانٍ رجيمٍ فيتخبّطه، وكل فترة يمرض عضوٌ في جسمه فيتنقل من مكانٍ إلى آخر وقريبًا، وكذلك المُرابي من مشكلةٍ إلى أخرى، وإنّما ذلك من العذاب الأدنى لعلّه يرجع المرابي إلى ربّه، ولكن الكارثة إذا كان مرابيًا ولم يصبه الله بسوء فلا يأمن مكر الله فليعلم هو وكافة الأغنياء بشكلٍ عام الذين آتاهم الله من فضله فبخِلوا به عن ربّهم أنّهم من الذين قال الله عنهم في محكم كتابه: {مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ ۖ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الشورى].
فلا يحسبنّ الله يحبّه وهو يعلم أنّه مرابي وأمواله حرام، وإنّما يزيده الله مالًا ليزداد إثمًا وبُعدًا عن الله، وكذلك كافة الذين آتاهم الله من فضله وبخِلوا به عن ربّهم فليعلموا أنّ الله يمكر بهم فيزيدهم من فضله، وذلك مكرٌ من الله ليزدادوا إثمًا. تصديقًا لقول الله تعالى: {فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٥٤﴾ أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِينَ ﴿٥٥﴾ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ ۚ بَل لَّا يَشْعُرُونَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
وكذلك جميع أهل رؤوس الأموال الزائدة عن حاجاتهم وليس فيهم خير لأنفسهم فيقرضون الله قرضًا حسنًا، ولكنّ الله حرّم الربا فيما بين النّاس وأحلّه عليه وحده لمن يقرض الله قرضًا حسنًا فينفق في سبيل الله فيربيه الله إلى سبعمائة ضعف وأكثر. تصديقًا لقول الله تعالى: {يَمْحَقُ اللَّـهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ ﴿٢٧٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
فليعلم الذين يربون في أموال النّاس أنّه سوف يصدر فيهم بيانًا نُفصّله من محكم القرآن تفصيلًا وأُعلِّمهم كيف سوف يكون نظام البنوك الإسلاميّة والتي سوف تكسب أرباحًا طائلةً أكثر مما يربحون بالرِّبا المحرّم، وقريبًا بإذن الله سوف يصدر بيانٌ مُفصّلٌ في شأن الربا المحرّم، وتفصيل البيع، وكيف نظام البنوك الإسلاميّة في دولة المهديّ المنتظَر، والحُكم بما أنزل الله حتى تستقيموا على الطريقة الحقّ ثمّ يفتح الله عليكم بركاتٍ من السماء والأرض فتأكلوا من فوقكم ومن تحت أرجلكم.