الإمام ناصر محمد اليماني
26 - جمادی الآخر - 1432 هـ
30 - 05 - 2011 مـ
۹-خرداد-۱۳۹۰ه.ش.
ــــــــــــــــــــــ
{فَذَلِكُمُ اللّهُ ربّكم الحقّ فَمَاذَا بَعْدَ الحقّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}
به خداوند قسم که اگر بندگان نعیم اعظم نبودند؛خداوند احدی را از آتش بیرون نمیآورد...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- وجميع المُسلمين لربهم إلى يوم الدين.
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته انصار پیشگام برگزیده عزیزم در عصر" گفتگو قبل از ظهور"همگی شما نور چشم امام مهدی ناصر محمد یمانی هستید و محبت کسانی از شما در قلب من بیشتر است که در راه پروردگار، شدیدتر رقابت کنند؛ از کسانی که به خاطر امام مهدی از خداوند نمیگذرند تا امام مهدی از آن جهت که خلیفه خداوند است؛ به حب و قرب خداوند برسد. به کسانی که برای امام مهدی از خدا میگذرند، میگویم: اگر راست میگویید، به امید نزدیک شدن و قربت به چه کسی؛ از خدا میگذرید؟ و خداوند تعالی میفرماید:
{فَذَلِكُمُ اللّهُ ربّكم الحقّ فَمَاذَا بَعْدَ الحقّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ} صدق الله العظيم [يونس:۳۲]
مانند کسانی نباشید که به خاطر محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- از خداوند میگذرند تا او به بالاترین مقام حب و قرب خداوند دست یابد. به آنها میگوییم: ای علمای مسلمین و ای امت مسلمان برای قربت و نزدیکی به چه کسی ترجیح دادید محمدٍ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بندهای باشد که به بالاترین درجه حب و قرب خداوند میرسد؟ سبحان الله؛شما بندهی که هستید؟ اگر صادق هستید؛ جواب مرا بدهید!
عزیزان من از خدا پروا کنید؛ اگر شما درجه عالی و رفیع بهشت را به محمد رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- تقدیم کنید؛ به شما میگویم اگر این درجه عالی و رفیع بهشت مال کسی باشد؛ او حق دارد که اگر بخواهد برای قربت به خداوند؛ آن را به کس دیگری واگذار کند تا او درنزد خداوند بیش از همه بندگان عزیز باشد؛ خداوند این را از او میپذیرد او به خاطر محبوبتر شدن درنزد خداوند چنین کرده است و خداوند این را از او پذیرفته و از بین تمام بندگان خود آن بنده را بیشتر به مقام حب خود میرساند و حتی خداوند بالاترین درجه حب خود از بين درجات دوستداران خداوند را به وی میدهد و تنها نعیم اعظم رضوان الله در نفس پروردگارش میماند؛ اما کسانی که نفس خود را دوست دارند وقتی به این مرحله میرسند و خداوند به او بگوید ای بنده من؛ فلانی! پروردگارت درمحکم کتابش فرموده است:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [المائدة:۱۱۹] صدق الله العظیم.
من از تو راضیام ،ای بندهی من آیا تو از پروردگارت راضی هستی؟ جوابش این خواهد بود که :" پروردگارم؛چگونه میتوانم از تو راضی نباشم؛ تو از من راضی شده و مرا از آتش نجات داده و وارد بهشت خود نمودهای و تنها این نیست؛ مرا نزدیکترین بنده به عرش عظیم خود کردهای؛ تنها این هم نیست؛ مرا خلیفه خود در ملکوت بهشت قرار دادی؛ تنها این هم نیست؛ تو در بین تمام بندگانت، مرا محبوبترین بنده و مقربترین آنها قرار دادهای. چگونه نفس من راضی نباشد؛ تو تمام این کرامتها را در حق من نمودهای؛ بعد از این دیگر چه تکریمی میماند!"
و اما بندگان نعیم اعظم... به خداوند قسم که هیچ یک از آنان به تمام اینها راضی نخواهند شد. اگر خداوند درجهی خلافت تمام ملکوت را به یکی از آنان بدهد و او را محبوبترین بنده درنزد خود نماید و سپس به او بگوید: فلانی؛ای بندهی من خداوند از تو راضی است و این حق بر اوست که تو را راضی نماید که این تصدیق وعده من در آیات محکم کتاب است:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظیم
و بر خداوند است که تو را راضی نماید. پاسخهای آنان به پروردگارشان جداً مختلف است. هر يك از آنان میگوید:"هیهات هیهات محال است که من به اینها راضی شوم؛ ای که او را از تمام بندگانش و از خودم و تمام ملکوت دنیا و آخرتش بیشتر دوست دارم؛ چگونه حبیبی میتواند راضی باشد درحالی که میداند حبیب او خداوند رحمن از نتیجه امتحان بندگانش متحسر و حزین است چون تعداد کافران دو برابر شاکران است و این چه تراژدی و مصیبت بزرگی برای آنان است؟" به آنها نگاه کنید؛ یک یکشان میگویند:
{يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر:۵۶].
به خاطر اینکه در قلب خود از کوتاهیهایی که درنزد پروردگار کردهاند، به شدت پشیمان و نادم هستند؛ لذا خداوند دیگر نسبت به آنان خشمگین نیست؛ بلکه می گوید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ} صدق الله العظيم [يس:۳۰].
ممکن است یکی از کسانی که از ماجرا خبر ندارد، حرف مرا قطع کرده و بگوید:"خیر پروردگار نسبت به آنان خشمگین است". پس امام مهدی درپاسخ میگوید: به راستی که غضب و خشم در نفس خداوند نسبت به آنان استمراردارد تا اینکه آنها از کوتاهیهای خود در نزد خداوند نادم گردند و بر خود حسرت خورده و هریک بگویند:
{يَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ}،
و با تمام شدن سرسختی و کفر آنها نسبت به خداوند و اقرار به حقّ و پشیمانی شدیدشان؛ خشم در نفس خداوند نیز فروکش میکند و غضب و غیض از نفس خدا رفته و آنچه که میماند حسرت بر بندگانی است که بر خود ظلم کردهاند. او به شدت حزین و درنفس خود بسیار بسیار متحسراست؛ به خداوند بزرگ قسم که شدت تحسر خداوند بیش از تحسر مادری است که شاهد فریاد کشیدن پسرش در آتش جهنم است. تصور کنید شدت تحسر مادر چقدر است؛ پس حال خداوند ارحم الراحمین که رحمش به بندگان بیش از ترحم مادر به فرزندش است؛ چگونه خواهد بود... ای بندگان خداوند رحمن و رحیم؛ تصور کنید شدت حسرت خداوند رحمن و رحیم چقدر خواهد بود.
ممکن است یکی از کسانی که نمیداند، سخنم را قطع کرده و بگوید:"ناصر محمد؛ آیا خداوند قادر نیست آنها را بیامرزد و عذابشان نکند و به جای آنکه متحسربماند؛ آنان را وارد بهشت نماید؟" امام مهدی ناصر محمد در جواب میگوید: خداوند تعالی میفرماید:
{أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ﴿٣٥﴾ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [القلم].
چگونه ممکن است سرانجام مؤمن و فاسق یکی باشد و هر دو وارد بهشت شوند! خداوند تعالی میفرماید:
{أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَّا يَسْتَوُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:۱۸].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿١١٥﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١١٦﴾ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿١١٨﴾ وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّـهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿١١٩﴾ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿١٢٠﴾ أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿١٢١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿١٢٣﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [النساء].
به کلام خداوند تعالی نظر کنید:
{وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿١١٩﴾ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿١٢٠﴾ أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿١٢١﴾وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿١٢٣﴾} صدق الله العظيم.
چگونه ممکن است کلام خداوند حق نباشد و خداوند سبحان بر خلاف وعدهای که خود خداوند سبحان به آنها داده است عمل نماید و چه کسی راستگوتر از خداوند است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ ربّكم حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:۴۴].
به خداوند قسم که اگر بندگان نعیم اعظم نبودند؛ خداوند احدی را از آتش خارج نمیساخت. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۱۰۳].
ولی ای مردم، بندگان نعیم اعظم، جنت نعیم را رد میکنند و از وعدهی خداوند به کسانی که از آنها راضی است مبنی بر این که آنها از پروردگارشان راضی خواهند شد استفاده میکنند. خداوند تعالی فرموده است:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [المائدة:۱۱۹]
اما بندگان نعیم اعظم درنفس خود راضی نیستند؛ علی رغم اینکه خداوند از آنان راضی است و آنقدر آنها را مورد تکریم قرار داده که تمام بندگان او درملکوت به دهشت افتادهاند. بعد از اینکه خداوند پاداشهای خود را برای راضی کردن نفس آنها عرضه نمود؛ به آنان میفرماید: آیا شما را از آتشم نجات نداده و وارد بهشت خود نکردم؟ میگویند:" البته که چنین است خدایا؛ اما ما راضی نیستیم" و سپس با وعدهای که خداوند به آنها داده است برای خداوند حجت میآورند که:" ای راستگوترین راستگویان فرمودهای و کلامت حق است:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [المائدة:۱۱۹]
پروردگارشان درپاسخ میفرماید:
{وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ} [الروم:۶].
{وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ} [التوبة:۱۱۱].
اگر میخواهید درجات شما را در بهشت نعیم بالا ببریم؛ این وعدهی صادق از جانب پروردگارتان داده شده است:
{وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [النجم].
ما کمترین ظلمی نسبت به عمل شما نکردهایم و این تصدیق وعدهی حقی است که در آیات محکم کتابم به شما دادهایم:
{إِنَّ اللّهَ لاَ يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا} صدق الله العظيم [النساء:۴۰]
ولی پروردگارتان هرچه که بخواهد میکند:
{لا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ} [الأنبياء:۲۳].
اگر پروردگارتان از جانب خود فضل بیشتری به شما عنایت نماید؛ چه کسی میخواهد او را مورد محاسبه قرار دهد؟ اگر پروردگارتان بخواهد، بیشتر به شما داده و درجه شما را آن قدر در بهشت نعیم خود بالا میبرد تا راضی شوید، آیا به اینکه پروردگارتان آن قدر درجهی شما را بالا ببرد که به اعلی درجهای برسید که تنها سزاوار یکی از بندگان من است؛ راضیتان میکند؟
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}صدق الله العظیم
اینجا دهشت تمام بندگان درملکوت جن و انس از هر جنسی را فرا میگیرد و نزد خود میگویند:" ای عجب از اینان؛ چطور؟ خداوند از آنان راضی است و میخواهد برای وفای به وعده خود:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظیم
آنها را راضی کند! چطور تک تکشان رفیعترین درجه در جنت النعیم را رد میکنند؟ این کاری عجیب از سوی این قوم است که محبوب خداوندند و محب او؟( يحبهم ويحبونه".)
سپس همگان ندای پروردگار خطاب به قومی که محبوب خداوندند و محب او را میشنوند که میفرماید: " ای بندگان من؛ آیا درنفس خود راضی نشدهاید؛ ما به تک تک شما بالاترین درجه در بهشت را عطا کرده و بیش از آن نیز به شما دادیم و در این روز ملاقات؛ شما را مطلقا محبوبترین بندگان در نزد خود قرار دادهام؛آیا راضی هستید؟ " در اینجا شگفتی بزرگی روی داده و دهشت تمام بندگان ملکوت خداوند را دربرمیگیرد؛ چون همگی میشنوند که بندگان نعیم اعظم میگویند:"هیهات حتی اگر ما را از تمام بندگان ملکوتت بیشتر دوست داشته باشی؛ راضی نخواهیم شد" و سپس باز به وعدهی خداوند به بندگانی که از آنها راضی است و راضیشان خواهد کرد استناد میکنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظیم
خداوند در پاسخ میگوید: ای بندگان من، چه چیزی شما را راضی میکند؟ میگویند:" خداوندا نم توانی با آنچه که داری ما راضی نمایی". پروردگارشان میفرماید: آیا ایمان ندارید که خداوند بر هر کاری قادر است؟ همگی یک صدا میگویند:"البته که ايمان داریم. تو هرچه بخواهی میآفرینی و علیم و خبیری ولی بعد از حق چه چیزی جز گمراهی میماند." خداوند مقصود آنان را میداند: و بعد از حق چیزی جز گمراهی نمیماند، چون خداوند سبحان؛ پروردگاری چون خود نمیآفریند؛ سبحانه و تعالی... چون راز رضوان او در ذات خداوند سبحان و تعالی نهفته است.
در اینجا ملایکه مقرب خداوند رحمان و همگان دچار تعجب شده و از غضب خداوند بر اینان به شدت میهراسند؛ چگونه به پروردگاری که آنها را تکریم کرده و اجازه داده تا با وی سخن بگویند؛ چنین خطاب کرده و میگویند با آنچه که داری نمیتوانی ما را راضی نمایی؛ به خداوند بزرگ قسم که این دهشتی بزرگ است. خداوند درپاسخشان میگوید: خداوند وعدهای داده است که کذب در آن راه ندارد؛ پروردگارتان وعده داده که شما را راضی نماید؛ از او چه میخواهید؟ چرا که محقق گرداندن خواسته شما بر اوست. پس میگویند" ما نعیم اعظم تو را که از نعیم ملکوت تو بسیار بزرگتر است میخواهیم"
دوباره انس و جن و ملایکه مقرب دهشت کرده و میگویند: چه نعیمی بزرگتر از آنچه که پروردگارشان به آنان عطا نمود و رد کردند؛ وجود دارد؟ ای عجب از کار این مردمان که محبوب خداوندند و محب او!"
آنگاه خداوند به تمام بندگانش میفرماید: همگی وارد بهشت شوید؛ شما را مورد مغفرت قرار داده و در نفس خود راضی شدم و رحمت من در برابر سختی غضب و عذابم برایتان شفاعت کرد.
آنگاه تمام کسانی که بخاطر شنیدن این امر از پروردگارشان؛ ترس و فزع از قلبهای شان رخت بربسته ؛به بندگان نعیم اعظم میگویند:
{قَالُواْ مَاذَا قَالَ ربّكم قَالُوا الحقّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} [سبأ:۲۳].
{گويند: پروردگارتان چه گفت؟ گويند: سخن حق گفت. و او بلندمرتبه و بزرگ است.}
اینجاست که نعیم اعظم محقق میشود و پرده از روی حق کنار خواهد رفت و اسم اعظم برای همگام واضح و روشن میگردد.
سپس مهدی منتظر و انصارش در پیشگاه رب المعبود به خاک افتاده و سجده میکنند و تمام بندگان خداوند در ملکوت با اختیار و یا اجبار سجده خواهند کرد؛ حتی شیاطین در حالی که خوار شدهاند به سجده میافتند. تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ} صدق الله العظيم [الرعد:۱۵]
اما شیاطین نمیتوانند با قلبهایی که از شدت خلوص خاشع و گریان است سجده کنند؛ به راستی که این سجود برای اطاعت از امر خلیفه خداوند رحمان بعد از تحقق نعیم اعظم است.
و شاید ابلیس بخواهد حرف مهدی منتظر را قطع کرده و بگوید:" امام مهدی؛ چرا خداوند ما را مشمول رحمت خود نمیفرماید؟" امام مهدی درپاسخ میگوید: چنین نیست؛ رحمت خداوند همه چیز را دربرمیگیرد ابلیس؛ اما قلبهای شما تا روز قیامت نیز هم چنان مملو ازحقد و حسد و بغض است، به سوی پروردگارتان توبه کرده و بگویید پروردگارا؛ رحمت و علمت همه چیز را فرا میگیرد؛ بعد از اینکه به خود ظلم کرده و از رحمتت مأیوس شدیم؛ ما را ببخش و بر ما رحم کن؛ وعده تو حق است و تو ارحم الراحمینی.
علت فتنه ابلیس؛ کفر و حسد به درجه خلافت بود. ابلیس بر پروردگار خود خشم گرفت و علت غضب او این بود که چرا خداوند جن را به این کرامت و درجه خلافت نرسانده و ابلیس را خلیفهی تمام ملکوت ملایکه و جن و انس نگردانده است؟ اما راز خلقت برای ما روشن شده است؛ به راستی که خداوند ما را برای اینکه چه کسی را به خلافت ملکوتش بگمارد نیافریده است. بلکه میفرماید:
{وَمَا خَلَقْتُ الجنّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم
ای بندگان جن و انس خداوند که ابلیس و تمام شیاطین نیز درمیانشان هستند؛ همگی به دعوت امام مهدی پاسخ داده و استکبار نورزید تا با بیان حق قرآن شما را به راه خداوند رحمن هدایت کنیم و ما از صادقينیم. شاید یکی از مسلمانان سخن مرا قطع کرده و بخواهد بگوید:" ناصر محمد یمانی؛ ای عجب از کار تو؛ چگونه میخواهی شیاطین را به راه حق پروردگارشان هدایت نمایی؛ خداوند آنها را غضب و لعنت نموده و لعنت خود و ملایکه و تمام مردم را بر آنان حلال کرده است! درحالی که لعنت بر آنان حلال شده؛ چگونه اگر به سوی خداوند بازگردند توبه آنها را بپذیرد؟ ناصر محمد آیا نزد خود دلیل داری که خداوند هرکس را که توبه و انابه نماید؛ خواهد بخشید؛ درحالی که لعنت خداوند و ملائکه و تمام مردم بر او روا شده است؟" امام مهدی در پاسخ میگوید: خداوند تعالی میفرماید:
{كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
27 - 06 - 1432 هـ
30 - 05 - 2011 مـ
ــــــــــــــــــــــ
{فَذَلِكُمُ اللّهُ ربّكم الحقّ فَمَاذَا بَعْدَ الحقّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ}
ألا والله لولا عبيد النعيم الأعظم ما أخرج الله من ناره أحداً ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وجميع المسلمين لربّهم إلى يوم الدين..
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته أحبّتي الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، وجميعكم قرّة عين الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، وأحبَّكم إلى قلبي أشدّكم تنافساً إلى ربّي من الذين لن يتفضّلوا بربّهم للإمام المهديّ أن يكون الإمام المهديّ هو الأحبّ والأقرب كونه الإمام المهديّ خليفة الله، ومن ثم أقول للذين يتفضّلون بربّهم للإمام المهديّ أقول لهم: فقربة إلى مَنْ تفضّلتم بالله إن كنتم صادقين؟ وقال الله تعالى: {فَذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبُّكُمُ الْحَقُّ ۖ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ ۖ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يونس].
فلا تكونوا كمثل الذين يتفضّلون بالله لمحمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أن يكون هو الأحبّ والأقرب إلى الرب، ومن ثمّ نقول لهم: يا علماء المسلمين وأمّتهم فقربةً إلى من تفضّلتم بالله لمحمدٍ رسول الله أن يكون هو العبد الأحبّ والأقرب؟ ويا سبحان الله وأنتم عبيدُ من؟ أجيبوني إن كنتم صادقين. فاتّقوا الله أحبّتي في الله، فإذا تفضّلتم بالدرجة العالية الرفيعة في جنّة النعيم لمحمدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلم - فمن ثمّ أقول لكم هذا إذا ملَكَ أحدكم الدرجة العالية الرفيعة فيحقّ له إنْ يشأ أن ينفقها قربةً إلى ربّه ليكون هو العبد الأحبّ إلى نفس ربّه من بين العبيد، ثمّ يتقبّل الله منه كونه فعل ذلك من أجل ربّه أن يكون هو الأحبّ إلى نفس ربّه، ومن ثم يتقبّل الله منه ويجعله العبد الأحبّ إلى نفسه من بين عبيده أجمعين، وحتى إذا أعطاه الله أعلى درجةٍ في حبّه على مستوى درجات أحباب الله أجمعين ومن ثمّ يتبقّى النعيم الأعظم رضوان الله في نفس ربّه؛ فأما الذين يحبّون أنفسهم فلو نال ذلك أحدهم وقال الله له: قد رضيت عنك يا عبدي فلان، وقال ربّك في محكم كتابه: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} [المائدة:119].، فهل رضيتَ عن ربّك يا عبدي؟ ومن ثم يكون جوابه: "وكيف لا أرضى عنك ربّي وقد رضيتَ عنّي وأنقذتني من نارك فأدخلتني جنّتك، وليس ذلك فحسب بل وجعلتني أقرب عبدٍ إلى ذات عرشك العظيم، وليس ذلك فحسب بل وجعلتني خليفتك على ملكوت الجنة، وليس ذلك فحسب بل وجعلتني أحبّ عبدٍ وأقرب عبدٍ إلى نفسك من بين عبيدك أجمعين، فكيف لا تكون نفسي راضيةً وقد أكرمتني بذلك كُلّه فماذا أبغي من بعد هذا التكريم!".
وأما عبيد النعيم الأعظم وتالله لن يرضى أحدهم بذلك كُلِّه، فلو أنَّ الله يؤتي أحدهم درجة خلافة الملكوت كُلّه ويجعله أحبّ عبدٍ إلى نفس ربّه ومن ثمّ يقول الله له: يا عبدي فلان لقد رضيَ الله عنك وكان حقاً على ربّك أن يرضيك تصديقاً لوعدي الحقّ في محكم الكتاب {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} فكان حقّاً على ربّك أن يرضيك. ومن ثم تجدون ردّهم إلى ربّهم مختلفاً جداً فيقول أحدهم: "هيهات هيهات أن أرضى بذلك كُلّه يا من أحبّه أكثر من عبيده وأكثر من نفسي وأكثر من ملكوته أجمعين في الدُّنيا والآخرة، فكيف يرضى الحبيب وهو يعلمُ أنّ حبيبه الرحمن متحسّرٌ وحزينٌ على نتيجة الامتحان لعبيده كونه وجد الكافرين ضعفي الشاكرين، فأيّ مأساة عليهم هذه وأيّ مصيبة كبرى؟". وينظر إليهم فيقول كلّ واحد منهم: {يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ} صدق الله العظيم [الزمر:56]، وبما أنّ النّدم صار في قلوبهم شديداً على ما فرّطوا في جنب ربّهم فهنا لم يعُد الله غاضباً منهم، بل يقول: {يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ} صدق الله العظيم [يس:30].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد الذين لا يعلمون فيقول: "بل غاضب عليهم ربّهم". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ وأقول: إنّما الغضب يستمر في نفس الله عليهم حتى يندموا على ما فرّطوا في جنب الله ويتحسّرون على أنفسهم فيقول كلّ واحدٍ منهم: {يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ}، ومن ثمّ ينتهي الغضب في نفس الله بانتهاء التعنّت والكفر بالله والإقرار بالحقِّ والنّدم الشديد، وهنا يذهب الغضب والغيظ من نفس الله وتبقى الحسرة في نفسه على عباده الذين ظلموا أنفسهم، وهو حزينٌ حُزناً شديداً ومتحسّرٌ في نفسه أيُّما تحسّرٍ، وأقسمُ بالله العظيم لهو أشدّ حسرةً من حسرة أمٍّ تنظر إلى ولدها وهو يُطرح في نار الجحيم، فتصوّروا عظيم المدى لحسرتها، فكيف بحسرة من هو أرحم بعباده من الأمّ بولدها (الله أرحم الراحمين)، فتصوّروا عظيم حسرة الرحمن الرحيم يا عبيد الرحمن الرحيم.
ولربّما يودّ أحد الذين لا يعلمون أن يقاطعني فيقول: "يا ناصر محمد، أليس الله قادراً أن يغفر لهم ثمّ لا يعذّبهم شيئاً ويدخلهم جنّته بدل أن يمكث متحسّراً عليهم؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي ناصر محمد وأقول: قال الله تعالى: {أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ﴿٣٥﴾ مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [القلم]، فكيف تستوي نتيجة المؤمن بنتيجة الفاسق فيدخلون الجنة! وقال الله تعالى: {أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا ۚ لَّا يَسْتَوُونَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [السجدة].
وقال الله تعالى: {وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿١١٥﴾ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّـهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿١١٦﴾ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ﴿١١٧﴾ لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿١١٨﴾ وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّـهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿١١٩﴾ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿١٢٠﴾ أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿١٢١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿١٢٣﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَـٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [النساء].
فانظروا لقول الله تعالى: {وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا ﴿١١٩﴾ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿١٢٠﴾ أُولَـٰئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿١٢١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّـهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلًا ﴿١٢٢﴾ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿١٢٣﴾} صدق الله العظيم، فكيف يصبح كلام الله غير حقّ ويخالفهم سبحانه من ذات نفسه بما وعدهم سبحانه؟ ومن أصدق من الله قيلاً؟ وقال الله تعالى: {وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا ۖ قَالُوا نَعَمْ ۚ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ألا والله لولا عبيد النعيم الأعظم ما أخرج الله من ناره أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَـٰئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿١٠٣﴾} صدق الله العظيم [المؤمنون].
ولكن يا قوم إنّ عبيد النعيم الأعظم رفضوا جنّة النعيم فاستغلّوا وعد الله لمن رضي الله عنهم فوعدهم برضوانهم عن ربّهم، وقال الله تعالى: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظيم [المائدة:119]. ولكنّ عبيد النعيم الأعظم لم يرضوا في أنفسهم برغم أنَّ الله رضي عنهم وكرّمهم تكريماً عظيماً أدهش العبيد في الملكوت، وتمّ عرض الله لهم ليرضوا في أنفسهم وقال لهم:
ألم أُنقذكم من ناري وأُدخلكم جنّتي؟ قالوا: "اللهم نعم ولن نرضى". ثم يحاجّون ربّهم بوعده ويقولون: "يا أصدق الصادقين إنك قلت وقولك الحقّ: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظيم". ثمّ يردّ عليهم ربّهم ويقول: {وَعْدَ اللَّـهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّـهُ وَعْدَهُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} [الروم]، {وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّـهِ} [التوبة:111]، فإن كنتم تريدون أن نرفع درجاتكم في جنّات النعيم فسبق وعد الصدق من ربكم: {وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ ﴿٣٩﴾ وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ ﴿٤٠﴾ ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [النجم]، فلن نظلم من عملكم شيئاً تصديقاً لوعد الله لكم بالحقِّ في محكم كتابي: {إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِن تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِن لَّدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [النساء]، ولكنّي ربّكم فعّالٌ لما أريد: {لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ ﴿٢٣﴾} [الأنبياء]، فمن ذا الذي سوف يُحاسب ربّكم لو زادكم من فضله؟ وإن شاء ربّكم زدناكم ورفعنا درجاتكم في جنات النعيم حتى ترضوا في أنفسكم، فهل ترضون لو أنّ ربّكم رفع مقامكم إلى أعلى درجةٍ في جنّات النعيم التي لا تنبغي أن تكون إلا لعبدٍ واحدٍ من عبيدي؟
ومن ثمّ تعرض لهم الدرجة العالية الرفيعة واحداً واحداً فيأبون ويرفضون أن يرضوا ويحاجّون ربّهم بوعده الحقّ: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظيم، وهنا تعمّ الدهشة كافّة عبيد الله بالملكوت من الجنّ والإنس ومن كلّ جنسٍ فيقولون في أنفسهم: "عجباً لهؤلاء القوم كيف لن يرضوا وقد رضي الله عنهم ويريد أن يرضيهم تصديقاً لوعده الحقّ {{رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}! فكيف يرفض كلّ واحدٍ منهم أرفع درجةٍ في جنات النعيم؟ إن هذا لشيء عُجاب أمر هؤلاء القوم الذين يحبّهم ويحبونه".
ومن ثم يسمع الملأ نداء الربّ إلى قومٍ يحبّهم ويحبّونه فيقول: يا عبيدي ألم ترضوا في أنفسكم وقد عرضنا لكلّ واحدٍ فيكم أرفع درجةٍ في جنّات النعيم ومن ثم نزيدكم فأجعلكم أحبّ عبيدي إلى نفسي على الإطلاق في يوم التّلاق فهل رضيتُم؟ وهُنا مُفاجأةٌ أكبر وتعمّ الدهشة عبيد الله بالملكوت كُلّه كونهم سمعوا عبيد النعيم الأعظم يقولون: "هيهات هيهات، فلن نرضى حتى ولو جعلتنا أحبّ عبيدك إلى نفسك من بين العبيد بالملكوت كله". ومن ثم يحاجّون ربّهم بوعده الحقّ للذين رضي الله عنهم فوعد أن يرضيهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ} صدق الله العظيم.
ومن ثمّ يردّ الله عليهم ويقول: فما يرضيكم يا عبيدي؟ فقالوا: "لن تستطيع أن ترضينا بما تملكه يمينك ربّنا" ثمّ يردّ عليهم ربّهم ويقول: أفلا تؤمنون أنّ الله على كلّ شيءٍ قدير؟ ثم يقولون بلسانٍ واحدٍ: "اللهم نعم تخلق ما تشاء وأنت العليم الخبير ولكن وما بعد الحقّ إلا الضلال". ثم يعلم الله ما يقصدون من قولهم وما بعد الحقّ إلا الضلال كونه لن يخلق إلهاً مثله سبحانه وتعالى كون سرّ رضوانه هو في ذات الله سبحانه وتعالى.
وهنا يشمل ملائكةَ الرحمن المقرّبين والجميعَ العجبُ وخشوا عليهم من غضب الربّ، فكيف يخاطبون ربّهم الذي أذِن لهم بالخطاب لتكريمهم ومن ثم يقولون لن تستطيع أن ترضينا بما تملكه يمينك، وهنا والله العظيم الدهشة الكُبرى، ومن ثمّ يردّ الله عليهم ويقول: وعداً على ربّكم غير مكذوب أن يُرضيكم، فماذا تريدون وعلى ربّكم أن يُحقّقَه لكم؟ ومن ثم قالوا: "نريد النعيم الأعظم من نعيم الملكوت".
وهنا كذلك دهشةُ أخرى تصيب الإنس والجنّ والملائكة المقرّبين فيقولون: "وأيّ نعيم هو أعظم مما آتاهم ربّهم فرفضوه؟ ويا للعجب من أمر هؤلاء القوم الذين يحبّهم ويحبّونه!". ومن ثم يقول الله لعباده جميعاً: ادخلوا جنّتي قد غفرت لكم ورضيتُ في نفسي وشفعت لكم رحمتي من بطش غضبي وعذابي، ومن ثم يقول الطُلقاء الذين ذهب الفزع عن قلوبهم بسبب ما سمعوه من ربّهم؛ قالوا لعبيد النعيم الأعظم: {قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ} [سبأ:23].
وهنا يتحقّق النعيم الأعظم وتمّ كشف الحقّ عن ساقه، وتوضَّح اسم الله الأعظم للجميع.
ثم يخرّ المهديُّ المنتظر وأنصارُه ساجدين بين يدي الربّ المعبود ويسجد معه جميع العبيد في الملكوت طوعاً وكرهاً حتى الشياطين وهم صاغرون. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ} صدق الله العظيم [الرعد:15].
ولكنّ الشياطين لا يستطيعون أن يسجدوا بقلوب خاشعةٍ دامعةٍ من خالص قلوبهم وإنّما تنفيذاً لأمر خليفة الرحمن بالسجود للربّ من بعد تحقيق النعيم الأعظم.
ولربّما يودّ إبليس أن يقاطع المهدي المنتظر فيقول: "ولماذا لم تشملنا رحمة الله يا أيّها الإمام المهدي؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: بل وسِع ربّي كلّ شيء رحمةً يا إبليس ولكنّ الحقد والحسد والبغضاء لا يزال يملأ قلوبكم إلى يوم الدين فتوبوا إلى ربّكم وقولوا ربّنا وَسِعْتَ كلّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فاغفر لنا وارحمنا بعد أن ظلمنا أنفسنا ويئِسنا من رحمتك، ووعدك الحقّ وأنت أرحم الراحمين.
وكان سبب فتنة إبليس درجة الخلافة كفراً وحسداً، وغضب إبليس من ربّه، وكان سبب غضبه هو: لماذا لم يكرّم الله الجنّ بدرجة الخلافة فيجعل إبليس هو الخليفة على الملكوت كلّه من الملائكة والجنّ والإنس؟ ولكنّه تبيّن لنا سرّ الخلق بالحقِّ أنَّ الله لم يخلق عباده من أجل أيُّهم يجعله خليفةً له على الملكوت؛ بل قال الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].
ويا عبيد الله من الجنّ والإنس بما فيهم إبليس وكافّة الشياطين، استجيبوا لدعوة الإمام المهديّ جميعاً ولا تستكبروا حتى نهديكم بالبيان الحقّ للقرآن إلى صراط الرحمن وإنّا لصادقون. ولربّما يودّ أحد المسلمين أن يقاطعني فيقول: "عجباً أمرك يا ناصر محمد اليماني، وكيف تريد الشياطين أن يهتدوا إلى الحقّ من ربّهم وقد غضب الله عليهم ولعنهم وأحلَّ عليهم لعنته ولعنة ملائكته والناس أجمعين! فكيف يتوب الله عليهم لو تابوا وقد حلَّت عليهم لعنة الله؟ أم عندك سلطان بهذا يا ناصر محمد أنَّ الله سوف يغفر لمن تاب وأناب وقد حلّت عليه لعنة الله وملائكته والناس أجمعين؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي وأقول: قال الله تعالى: {كَيْفَ يَهْدِي اللَّـهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٦﴾ أُولَـٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿٨٧﴾ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
وسلامٌ على المرسَلين، والحمد للهِ ربِّ العالمين ..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
______________
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..