- 3 -
الإمام ناصر محمد اليماني
۲۷-محرم-۱۴۳۰ هـ
24 - 01 - 2009 مـ
۵- بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
11:32 مساءً
ـــــــــــــــــــــ
ایمان، ایمان یمنی است و حکمت حکمت یمنی است..
أعوذُ بالله السميعُ العليم من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند تعالى میفرماید:
{الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٥٩].
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
به الطرید حقجو و نسیم و تمام علمای مسلمین؛ شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت بدهم و برای کسی که میخواهد از حق پیروی کند به حق فتوا میدهم بعد از خاتم الأنبیا و المرسلین محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - که رسول خداست که به سوی تمام مردم فرستاده شده؛ وحی جدید و کتاب جدید و نبی جدیدی وجود ندارد؛ و با دینی که بر خاتم الأنبیا و المرسلین نازل شد و با کامل شدن نزول قرآن عظیم؛ وحی کامل گردید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا} صدق الله العظيم [المائدة:٣].
چون مُحمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - خاتم الأنبياء والمُرسلين است. تصديق فرموده خداوند تعالى:
{مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا} صدق الله العظيم [الأحزاب:٤٠].
لذا انتظار برای این که وحی جدیدی به امام مهدی نازل شود؛عقیدهای باطل و برخلاف آیات محکم قرآن عظیم است و خداوند امام مهدی حق را برمیانگیزد تا ناصر و یاری دهنده آن چیزی باشد که با خاتم الأنبياء والمُرسلين مُحمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - آمد؛ یعنی کسی اگر صحبت از وحی جدید بکند به خدا افترا زده است وکسی که به خداوند نسبت دروغ بدهد؛ امام مهدی حق پروردگار عالمیان نیست.
و اما فتوای ما درمورد وحی تفهیمی؛ این روش تعلیم بیان حق قرآن عظیم است. من نمیگویم قلبم به من میگوید پس مرا تصدیق کنید؛ سبحان الله!! من که از جاهلان نیستم. همانا که خداوند با وحی تفهیمی؛ بیان حق قرآن را به من میفهماند و برهان بیانات را از خود قرآن به من یاد میدهد و سزاوار نیست تا زمانی که برایتان برهان علمی از خود قرآن نیاورده باشم، مرا باورو تصدیق کنید که بیان قرآن به حق از جانب خداوند الرحمن به من وحی میشود تا این که از قضاوت حق من در میانتان احساس ناراحتی نکرده و تسلیم آن میشوید اگر به قرآن عظیم ایمان دارید....
ای علمای مذاهب و فرق مختلف اسلامی؛ من شهادت میدهم لا اله الا الله و شهادت میدهم محمدا رسول الله و شهادت میدهم من امام مهدی از جانب خدا با بیان حق قرآن برانگیخته و مبعوث شدم تا در تمام موارد اختلاف به حق میان شما حکم کنم و اگر نتوانستم امام مهدی حق پروردگار عالمیان نیستم. اما شما نمیدانید چگونه امام مهدی حق را از مهدی باطل و دروغین تشخیص دهید و برای همین درمورد او اختلاف دارید. پس بیایید تا به شما یاد داده و به حق فتوا دهم چگونه امام مهدی برانگیخته شده از جانب پروردگار عالمیان را تشخیص دهید . برای او به حق شروطی میگذارم به این شرح:
این که نگوید نبی یا رسول است؛ بلکه امامی است که ناصر و یاری دهنده چیزی است که خاتم الأنبياء والمُرسلين محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، با آن آمد. و حتما باید اسم او-اسم امام مهدی- با اسم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، همراهی داشته باشد برای همین خداوند این همراهی با نام محمد را در اسم پدرم نهاده است: ناصر محمد و حکمت آن در این است که حقیقت امر من در اسمم گذاشته شده باشد یعنی ناصر به آنچه که خانم الأنبياء والمُرسلين محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم، آورده است. برای همین شما بعد از قرآن عظیم منتظر کتاب جدیدی نیستید و بعد از سنت نبوی هدایت کننده به سوی حق؛ منتظر سنت جدیدی نیستید و مهدی حق نمیتواند و جایز نیست چیز جدیدی که در کتاب خدا و سنت حق رسولش نیست بیاورد. مهدی حق؛ اجازه ندارد از کتاب خدا و سنت رسولش تجاوز کند و اگر از این دو پا را فراتر نهاد این یعنی وحی جدید به او میرسد در حالی که سزاوار نیست بعد از کامل شدن وحی و دینی که از زبان خاتم الأنبیا و المرسلین برای تمام مردم آمده است، وحی جدید نازل شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا} صدق الله العظيم [المائدة:٣]
برادر گرامی جناب طرید؛ چرا میخواهی مهدی وحی جدیدی برایتان بیاورد؟ این عقیده مخالف آیات محکم قرآن عظیم و مخالف سنت محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - است چون بعد از قرآن کتاب جدیدی درکار نیست تا این که در یوم الدین که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار میگیرند؛ تأویل کلی (کامل) آن میآید تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بالحقّ} صدق الله العظيم [الأعراف:٥٣]
یعنی مردم بعد از قرآن منتظر کتاب جدیدی نیستند؛ بلکه منتظر تأویل واقعی آن در دنیا و آخرت هستند. پس برادر طرید چرا میخواهی بعد از محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ منتظرباشی تا مهدی با وحی جدید بیاید؟ بلکه او بیان حق قرآن مجید را از خود قرآن میآورد و وحی جدیدی درکارنیست.
به خدا قسم که اگر تمام جن و انس نسبت به من کافر شوند و بگویند ناصر محمد یمانی ما تو را تصدیق و باور نمیکنیم مگر این که به ما بگویی خداوند به تو وحی میکند؛ هرگز به خدا نسبت دروغ نمی دهم ؟ همانا که کلام خداوند از سوی پروردگار به صورت مستقیم با وحی تفهیمی به قلب من میرسد و بیان حق آیات ذکر حکیمی است که در دستان شماست...
برادر طرید؛ میبینم با وجود این که برهان آشکاری برایتان آوردم، هم چنان وحی تفهیمی به قلب را انکار میکنی. پس به اذن پروردگار عالمیان؛ دانش بیشتری در اختیارت میگذارم. خداوند تعالی میفرماید:
{أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخرة وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم [آلعمران:٧٧].
برادر گرامی الطرید؛ اگر بخواهی به انکار "سخن گفتن با قلبها" از راه وحی تفهیمی ادامه داده و اصرار کنی که وحی باید سخن گفتن با صدا وصوت باشد؛ قرآن را متناقض نشان دادهای! سبحان الله چگونه ممکن است در کلام خداوند تناقض وجود داشته باشد! چگونه؟ چون آیات دیگری را پیدا خواهی کرد که به تو فتوا داده و تأکید میکند خداوند در روز قیامت با کافران سخن میگوید و خداوند تعالی میفرماید:
{يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
برادر الطرید؛ به این دو آیه بنگر؛ اگر بر فتوایت اصرار داشته باشی؛ در برابر خود به دست دشمنان خداوند برهان دادهای تا قرآن عظیم را تکذیب کرده وبه آن نسبت متناقض بودن بدهند و بگویند ما آیهای پیدا کردهایم که میگوید خداوند در روز قیامت با کافران سخن نمیگوید:
{أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخرة وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم [آلعمران:٧٧].
و سپس آیات دیگری پیدا کردیم که عکس این واز آیات محکم است و از آن چنین فهمیده میشود که خداوند در آخرت با آنان سخن خواهد گفت:
{يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
و به این ترتیب راهی برای شیطان باز میکنی تا تو را وسوسه کند و بگوید:" آیا نمیبینی این قرآن دورغ است چون آیات آن متناقض هستند؟" اما امام مهدی در کمین آنان است و بیان حق قرآن را آورده و زبانهای دروغگو را خاموش ساخته و به آنان میگوید: آن چنان که یهودیان میگویند و کتابی با عنوان " تناقض در قرآن" نوشتهاند؛ در کلام خداوند تناقضی وجود ندارد. سپس بیان حق فرموده خداوند تعالی را برایشان میآورم که میفرماید:
{أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخرة وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم،
و حق را برایشان روشن میکنم و برهان آشکار دال بر وحی و سخن گفتن خداوند با قلب از راه وحی تفهیمی را به آنان نشان میدهم. خداوند در روز قیامت با مجرمان سخن نگفته وبه ایشان نظر نمیکند؛ این یعنی با وحی تفهیمی با قلب آنان سخن نمیگوید. پروردگار با وحی تفهیمی با قلب آنان سخن نمیگوید وکلمات خدا را با وحی تفهیمی به قلب دریافت نمیکنند تا -دریابند و- رحمتش را طلب کنند؛ یعنی اتفاقی که برای آدم و حواء افتاد -القای کلمات خدا به قلبشان- برای آنان رخ نمیدهد تا مانند آن دو بگویند:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٢٣].
و این بیان حق کلام خداوند تعالی است که میفرماید:
{أُولَٰئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخرة وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ} صدق الله العظيم [آل عمران:٧٧].
و اما بیان این کلام خداوند تعالی: {وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ} یعنی خداوند که خودش به آنان رحم نمیکند ؛ انها هم از او درخواست رحمتش را نمیکنند؛ وعلت این که از خدا درخواست رحمتش را نمیکنند این است که خداوند به قلب آنها تفهیم نکرده تا از او رحمتش را طلب کنند؛ برای همین میبینید قلبشان از رحمت خدا مأیوس و ناامید است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ} صدق الله العظيم [الروم:١٢].
ومعنی" یبلس" یعنی از رحمت خداوند مأیوسند. خداوند تعالی میفرماید:
{إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جهنّم خَالِدُونَ ﴿٧٤﴾ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿٧٥﴾ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَٰكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿٧٦﴾ وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا ربّك قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ ﴿٧٧﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
علت ماندن آنها چیست؟ چون از رحمت پروردگارشان مأیوسند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِن شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ ﴿٢١﴾} صدق الله العظيم [ابراهيم].
و علت یأس آنها از رحمت خداوند این است که پروردگار با وحی تفهیمی با قلبشان سخن نگفته تا بفهمند و رحمتش را طلب نمایند. لذا چون از رحمت خدا ناامیدند؛ به درگاه خدا دعا نمیکنند و خواستار رحمتش نمیشوند. برای همین میبینید پروردگار را نخوانده و به آنانی التماس میکنند که رحمشان از خدا کمتر است.
لذا به علت روگردانی آنها از ذکر- کتاب- پروردگارشان؛ درزندگی دنیوی او را آن چنان که باید نشناختهاند و در آخرت هم همان طور هستند. یعنی چون از ذکر پروردگارشان روگرداندهاند نتوانستهاند او را چنان که باید بشناسند و لذا کسی که در دنیا از ذکر خداوند الرحمن روبرگرداند در زندگی دنیوی کور است و قادر به درک و شناخت الحق- یعنی خداوند- نیست؛ او روز قیامت هم کور است و نمیتواند نسبت به الحق - خداوند- معرفت پیدا کند و الحق خداوند است وغیر او باطل. الحق؛ معرفت خداست ومیبینید کسانی که در زندگی دنیوی خدا را نشناختهاند؛ به جای او بندگانش را میخوانند و این شرک به خداست. روز قیامت هم کورند؛ یعنی قادر به دین الحق نیستند و برای همین روز قیامت هم به دنبال شفیعانشان میگردند تا از آنها بخواهند خدا را برایشان بخوانند و یا به جای پروردگارشان از ملایکه میخواهند عذاب آنها کمتر شود. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالَ الَّذِينَ فِي النّار لِخَزَنَةِ جهنّم ادْعُوا ربّكمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ ﴿٤٩﴾ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَىٰ قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [غافر].
برادر الطرید؛ ببین ملایکه به اهالی جهنم چه پاسخی میدهند:
{قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم
کافران این سخن واضح ملایکه را نمیفهمند؛ ملایکه در جواب آنها به حق میگویند: {قَالُوا فَادْعُوا} یعنی به درگاه خدا دعا کنید و از او بخواهید به شما رحم کند؛ او بیش از ما به شما رحیم است؛ او ارحم الراحمین است؛ وچون نمیفهمند سخن خداوند چنین ادامه مییابد: {وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ} صدق الله العظيم و گمراهی یعنی آنها باز هم از کسانی درخواست میکنند که رحمتشان از خداوند کمتر است یعنی هم چنان دربرابر حق نابینا و کورند؛ بین آنها و درخواست از پروردگارشان چه چیزی حایل شده است؟! ولی علت این که به درگاه خداوند دعا نمیکنند این است که خداوند با وحی تفهیمی با قلبذشان سخن نگفته تا دریابند و از او درخواست رحمت کنند؛ اگر از او طلب رحمت کنند؛ استجابت میکند. ببینید اهالی اعراف وقتی از خدا طلب رحمت میکنند؛ جواب میگیرند . همانا که خداوند با آنان سخن گفته تا بدانند و رحمتش را طلب کنند؛ برای همین هم آنان پروردگارشان را میخوانند . خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النّار قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٤٧].
به اجابت دعای آنها به درگاه پروردگارشان بنگرید:
{ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أنتم تَحْزَنُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٤٩].
خداوند با قلب آنان از راه وحی تفهیمی سخن گفته تا بدانند از او درخواست رحمت کنند و او ارحم الراحمین است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا{ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أنتم تَحْزَنُونَ} } صدق الله العظيم [الإسراء:١٥].
اهالی اعراف کسانی هستند که قبل از برانگیخته شدن رسولان خدا از دنیا رفتهاند و برای همین خداوند آنها را نه در آتش جای داده است و نه در بهشت .اهالی اعراف پیروی نکردن کافران از رسولان پروردگارشان را بر آنان خرده گرفته وبه اهالی آتش میگویند: {أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ} صدق الله العظيم [الأعراف:٤٩].
ومقصودشان اهالی بهشت است که حق را تصدیق کردهاند و تا این که متذکر رحمت خدا میشوند و سپس جواب دعایشان را مستقیم دریافت میکنند:
{ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أنتم تَحْزَنُونَ} صدق الله العظيم [الأعراف:٤٩].
اما مجرمان از رحمت خداوند مأیوسند و برای همین هم میبینید پروردگارشان را نمیخوانند؛ بلکه به کسانی التماس میکنند که رحمتشان از او کمتر است. هرکس چشم به رحمت مُحمد رسول الله دوخته باشد تا شفاعت اورا نزد خدا بکند؛ خدا با به حق و یقین به شها دت میگیرم که از کسانی است که به پروردگار عالمیان شرک آوردهاند و رسول الله در برابر خدا به کار او نمیآید نه امام مهدی ونه تمام مردم هم کاری نمیتوانند بکنند.
میبینم که از راز شفاعت بیخبرید؛ شفاعت آن گونه که ناآگاهان تصور میکنند نیست. آنها خداوند را آن گونه که شایسته اوست نشناختهاند و برای همین منتظرند بندگان مقرب خدا شفاعتشان را بکنند. چون پروردگارشان را آن گونه که باید نشناختهاند؛ اگر میشناختند ؛ میدانستند او به حق ارحم الراحمین است؛ چقدر از آنان که به جای خداوند ازکسانی درخواست رحمت میکنند که از خدا پایینترند تعجب میکنم؛ با این که ایمان دارند خداوند ارحم الراحمین است ولی آن گونه که باید خداوند را نشناختهاند؛ چطور از بندگان مقرب درخواست رحمت میکنند در حالی که آنها هم بندگانی مثل خودشان هستند که از خدا خوف داشته و به رحمت او امیدوار و از عذاب او درهراسند!!
خداوند تعالی میفرماید:
{قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ ربّهم الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ...} صدق الله العظيم [الإسراء].
لذا خواندن کسی غیر از خدا؛ شرک است و ظلمی بسیار بزرگ. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠٦﴾ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّـهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [يونس].
و خداوند تعالى میفرماید: {قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو ربّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا} صدق الله العظيم [الجن:۲۰].
و خداوند تعالى میفرماید:
{وَقَالَ ربّكمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جهنّم دَاخِرِينَ ﴿٦٠﴾ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنّهار مُبْصِرًا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النّاس وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النّاس لَا يَشْكُرُونَ ﴿٦١﴾ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ ربّكمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ ﴿٦٢﴾ كَذَٰلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيات اللَّهِ يَجْحَدُونَ ﴿٦٣﴾ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ ربّكمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ ربّ العالمين ﴿٦٤﴾ هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدّين الْحَمْدُ لِلَّهِ ربّ العالمين ﴿٦٥﴾ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ...} صدق الله العظيم [غافر]
ای امت اسلام؛ ای مردم جهان؛ همانا که من از شما دعوت میکنم خداوند یکتا را عبادت کنید و برایش شریک قایل نشوید و نسبت به شفاعت در پیشگاه خدا در روز قیامت کافر شوید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:٢٥٤].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدّين ﴿٤٦﴾ حَتَّىٰ أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿٤٧﴾ فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ﴿٤٨﴾} صدق الله العظيم [المدثر].
و تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَأَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلَىٰ ربّهم لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٥١].
ممکن است برادر الطرید یا برادر نسیم بخواهند سخن مرا قطع کرده و بگویند: " چگونه نسبت به قرآنی که فکر میکنی ازآن برای مردم حجت میاوری؛ کافری؟ مگر این فرموده خداوند تعالی نیست:
{يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا} صدق الله العظيم [طه:١٠٩].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ} صدق الله العظيم [الأنبياء:٢٨]."
پس در پاسخ آنان میگویم: ای قوم؛ به محکمات قرآن بیاویزید و متشابه را که از آن آگاهی ندارید فرو گذارید؛ چون اگر از آیات محکم و واضح پیروی کنید؛ نجات یافته و به صراط مستقیم هدایت شدهاید و اگر آنها را پشت سر بیندازید و دنبال ایات دیگر بروید که ظاهر آنها به عکس ایات محکم قرآن است و هم چنان نیاز به تأویل از جانب پروردگار عالمیان دارد. شفاعت؛ همه از آن خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شيئاً وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿٤٣﴾ قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...} صدق الله العظيم [الزمر].
لذا ای مردم؛ مادامی که تمام شفاعت از آن خداست؛ جز رحمت خدا شافعی برای نجات از عذابش وجود ندارد؛ اما شفیعان با پروردگارشان بر سر نعیم اعظمشان محاجه میکنند ؛ نعیم اعظم آنها این است که خداوند در نفس خود راضی باشد. آنها به رضوان خدا نسبت به خودشان و ورود به بهشت بسنده نمیکنند؛ بلکه میخواهند خداوند در نفس خود راضی باشد و این را نعیمی بسیار بزرگتر از نعیم جنت میداند؛ راضی بودن خداوند در نفسش را بزرگتر میدانند. و چگونه خداوند در نفس خود راضی میشود؛ این که مردم را مشمول رحمت خود نماید؛ و اینجاست که ناگهان شفاعت از سوی خدا تحقق می یابد
و خداوند تعالی میفرماید: